نمیدونم این چه اوضاعیه گیرش افتادم
هرقدر مدارا میکنم باهاش به همه سازایی ن میخواد و میزنه میرقصم یه روز خوب میشه فرداش باز بهونه میاره میزنه دنده لج
میخواستم کات کنم نمیذاره
میخوام بمونم اذیت میکنه 
زنگ میزنم جواب نمیدع
زنگ نمیزنم صدبار زنگ میزنه میگه چرا نیستی
میگه اخر ساله فشار روم زیاده کارا گره خورده
کاش میتونستم راضیش کنم بریم مشاور ک بفهمیم اصلا میتونیم بمونیم با هم یا نه 
اصلا واقعا میتونیم کنار بیایم یا نه 
چرا این چاه پر نمیشه 
میخوام تا هفته دیگه جوابشو ندم اصلا 
بعدم یکشنبه صبح برم پیشش به بهونه سپندارمز
اگر درست شد ک کم کم مطرح کنم بریم پیش مشاور 
میگه ما اول باید به یه ثبات برسیم بعد بریم پیش مشاور 
اخه ادم وقتی مشکل داره میره مشاوره میگیره نه وقتی. ک اوضاع گل و بلبله
اگر بعد دیدنش خوب نشد
اخر هفته ی دیگه واقعا تموم میکنم
هرقدرم زبون بریزه بغض کنه دستمو ببوسه تمومش میکنم
خسته شدم از این بازی موش و گربه 
سرم داره میترکه