دوستان طولانی ترین قهرتون چقدر بوده سر چی بوده چطوری آشتی کردین؟
شدیدترین دعوامون چطوری و سر چی بوده؟
خانوادتون درگیر شدن؟
ما یه هفته ست سر بگو مگوی ساده قهریم
جلو مامانمم دعوامون شد مامانمم بهش گفت اشک دخترمو در آوردی
حالا نه تنها من مامانم و همسرمم باهم قهرن همسرم مامانمو میبینه سلام نمیکنه به نظرتون با این آدم چکار کنم خیلی تو فشارم
این حق مادرم نیست
کاش اینجوری نشده بود
تو دوران عقد بود و متاسفانه خانواده همسرم با خبر شدن
سر رسومات قبل از عروسی
سر بچه داداشش دخترمو خیلی اذیت میکرد
خانوادش و مامانم بودن
دو هفته فک‌کنم گذشته
با خانوادش سردم
با جاری قهرم
چرا همیشه مامانای ما مقصرمیشن؟
هیچ وقت دلیلشو نفهمیدم
اولای ازدواج خیلی بد و طولانی قهر و دعوا داشتیم. شاید دو هفته. الان دیگه حوصله نداریم. صبح دعوا می کنیم، ظهر که میاد اصلا یادمون رفته
هیچ وقت خانواده ها رو دخالت نمیدیم اما تا یکهفته داشتیم در سکوت بودیم
معمولا من پا جلو میزارم حرف میزنیم تا حل بشه
چه حق با من باشه چه نباشه
دعواهامونم در کمال احترامن حالا شاید لحن دلخوری باشه اما حرف بد صدای بلند نداریم
البته من دلم میخواد منفجر بشم چون شوهرم قهر میکنه مجبورم منطقی باشم
دست روم بلند کرد
نمیزاشت برم دیوونه شده بود درارو قفل میکرد
شیش ماه حرف نزدیم
اخرشم شروع کرد گریه کردن...
اشتی کردیم خانواده ها چیزی نفهمیدن
طولانی ترین قهرم ۴ ماه بود
سراینکه خانوادش تو زندگیم دخالت میکردن منم ی دختر بی‌تجربه و کم‌سن بودم تا ۴ ماه باهاش سرد بودم حرف نمیزدم فقط برای غذا صداش میکردم هیچی از زندگی متاهلی نمیدونستم بزرگتر شدم بچه دار که شدم بهتر شدم تجربه زیادی کسب کردم
