اندازه ده سال کل زندگیم زجرم داده بود و همیشه باعث دعوا و کتک کاری بین ما شده
خواهر شوهرامم مثل دسته خر.....همیشه طعنه بارونم میکردم
پریشب رفتیم خونه مادر شوهرم
خواهرا و مادر شوهرم باز بین ما
جوری که شوهرم به روی صورتم چاقو میکشید با تهدید
منم زنگ زدم به مادر شوهرم تا جا داشت فحشش دادم و نفرین اش کردم خودشو دختراشو...
بعدم به همه دخترا و پسرا پیامک زدم که مادرتون و جمع کنید وگرنه آتیش میگیرم به مادرتون و خودتون..اگه زندگیم و مثل همیشه هی خراب کنه
اولین بارم بود تو کل این ده سال که به جنون رسیدم که بهش فحش دادم
اصلا پشیمون نیستم اصلاااااا
خیلی دخالت میکنند خیلی طعنه و تیکه میندازند
با تمام وجودم بهش گفتم نفرین من پشت سر خودتو دخترانه..به بدترین شکل ممکن آن شا الله بمیری راحت شیم از دستت
اینو بگم که مادر شوهرم به شدت غربتی و بد دهن و بی ادبه...خودش همیشه به بقیه فحش مثبت هجده میده...دختراشم مثل خودشن...
در حدی که دامادا اگه اطاعت جنسی نکنن ..همه میفهمن تو رختخواب شون چه خبره