منم زن داداشم دكتراي اينجا بهش گفته بودن سرطان داري رفتم بغلش كردم زار ميزدمو ميگفتم الهي دردت بجونم
شبونه راهي تهران شدن مام مونديمو دوره سفره صلوات اشك ميرختيم و دعا ميكرديم زندگي داداشم بهم نخوره
نميدونم چي شد.. يني واقعا مث معجزه بود دكتر تهران بهش گفته بود هيچ مشكلي نداري حتي يدونن قرصم براش ننوشته بود
الهي زن داداش شماهم اينطوري تشخيص دكترش اشتبا باشه