بابای من از ۷ صبح می‌ره تا ۱شب
روزی ۵ساعت می‌خوابه
اصلا هم به حرفمون گوش نمیده که یکم کارشو کم کنه
میترسم مریض بشه
خیلی کم می‌خوابه
احساس میکنم چین و چروک های صورتش خیلی زیاد شده 😢
۲سال به خاطر کنکور من تو عذاب بود
الان هم اینطوری چسبیده به کار
بابا هامون چقدر گناه دارن واقعا
قبول داریم
همه مون گناه داریم...
خیلیییی بابامو دوسش دارم.
تکیه گاه هر دختریه بنظرم.
ایشالا ک بتونیم در اینده جبران کنیم براشون
خدا براتون نگهش داره و بهش سلامتی و عزت فراوان بده....
به همه بابا های زحمت کش ....🙂
واقعا باباها خیلی غریبن
گاهی وقتا وقتی فکر میکنم چقد فشار رو پدرامونه
واقعا قلبم درد میگیره
هممون گناه داریم فقط پدر مادرا نیستن
درک میکنم
بابای منم همینطوریه خیلی کار میکنه از خستگی زیاد بعضی اوقات عصبیه
کاش تمام مردها اینجوری بودند
واقعا. خدا خودش بهشون عزت و سلامتی بده در این دنیا. و در جهان ابدی هم بهشت جایگاه این سختیاشون باشه انشالله
بابام بچه بودم ۴صبح تو تاریکی میرف از کرج ب تهران
شب ده یازده میومد خونه
زحمتکشن باباها
بابای من نه کلا راحتی و آسایششو فدای کسی نمیکنه ۴۵ سالگیشم خودشو بازنشسته کرد 😆
بابای من که از سال نود بازنشسته شده تو خونه اس
سر کنکور هم منو فقط عذاب داد
سنش هم که رفته بالا متعصب تر هم شده
فقط هم توقع داره از من
همه پدرها مثل هم نیستن عزیز
میگن دهه شصتیا نسل سوختن، ولی بنظر من دهه پنجاهیا نسل سوخته هستن
متاسفانه قبول دارم از وقتی ک سنش شناخته برای خاهراش پدر بوده کار کرده شکم خانواده سیر کنه سختی کشیده جور همه و کشیده بابای من خیلی هوا همه رو داشت ولی همه برعکس بودن برامون و پیر و له شد و خسته اخرم کاراش شده بود وظیفه کاش خدا مواظب همه باباها باشه دلم گرف اصن
بابای من خیلی زحمت کشه
روزای خوب زیاد داشته اما امااااان از روزای بدش🥲
عمرم رو عمرتون مامان بابا
