2777
2789
عنوان

داستان زندگی یک فالگیز

409 بازدید | 33 پست

دوستان داستان زندگی خودم نیست یک دوست هست که تازه اعتماد کرده بهم گفته داستان زندگیشو.. بهش گفتم میخوای داستانت بزارم نینی سایت بقیه درس عبرت بگیرن قبول کرد اگه دوست داشتین بگید بزارم ممنون 


فیک نیست نزنید الان فوش بارونم کنیدا چیز غیر منطقی نیست از مشتری هاش و اینکه چطوری رفته تو این کار گفته😂🌱❤️


یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

از زبون دوستم مینویسم 


کلاس دهم بودم که با عمه ام بعد 7 سال آشتی کردیم قهر بودیم اصلا خبر نداشتیم که با کیا رفت و آمد میکنه کم کم نشست و هی گفت آره من رفیقم فالگبره تا مامانم بهش گفت خب بیارش خونه ما فا.ل مارو هم بگیره قبول کردن خلاصه بعد یک هفته اومد یه زن خوشگل که از قضا دکتر هم بود هیچوقت فکر نمیکردم یه دکتر فالگیز باشه  به من که رسید گفت تو قدرت پیشگویی داری و اره میتونی مثل من فا.ل بگیری اگه خواستی بهت یاد میدم 

اول گفتم نه نمیخوام ولی نمیدونم چرا عمه ام شماره منو داد بهش زنگ زد گفت فلانیم بیا مطبم کارت دارم گفتم شرمنده مادرم اجازه نمیده و نرفتم فرداش باز زنگ زد گفت دم درتونم یه دقیقه میای تو ماشین کارت دارم منم ازش میترسیدم سنی نداشتم واقعا عقلم نمی رسید رفتم سوار ماشین شدم دیدم یه پاکت رو داشبورده گفت داخلش دو میلیون پوله ( ما اون موقع فقیر بودیم برامون دو میلیون زیاد بود) و فقط کافیه باهام بیای مطب فا. ل یاد بگیری من خودم دیگه نمیتونم فا. ل بگیرم تو بیا جای من باش هر ماه بهت پول میدم 

پول خامم کرد قبول کردم ( دوستم میگفت دکتره وضعش وحشتناک بوده مثل اینکه درگیر دادگاه و اینا شده بوده و برای اینکه کسی چیزی ازش نفهمه میخواسته یه نفر دیگه رو جای خودش بزاره که هروقت گیر افتاد بندازه گردن این انگار برای بیمار ها هم فا.ل می‌گرفته) بعد یکسال کامل به فا.ل مسلط شدم البته دکتر یادم نداد کامل همیشه میخواست پایین تر از خودش باشم ولی استعداد خوبی توی کلک زدن داشتم مشتری ها قشنگ گول میخوردن نصف حرفای فا.ل فقط درست بود و نصف دیگه اش باید خودمون گول میزدیم دیگه 

دکتر کارش به دادگاه کشید پرونده و شاکی زیاد داشت کلا توی کارش انگار کلاهبرداری زیاد می‌کرد نمیدونم درست چطوری ( دوستم برام توضیح نداد) کلا از دکتر جدا شدم و مستقل فا.ل میگرفتم اول عذاب وجدان میگرفتم میگفتم من چقدر دغل بازم ولی وقتی مشتری هام میدیدم می‌فهمیدم دغل باز تر از من اونان 

یکی از مشتری های که ثابت بود و کلا هر روز براش فا.ل میگرفتم عاشق این بود مردای متاهل عاشقش بشن تا اینکه خودش عاشق مرد متاهلی شد و برای اینکه بدستش بیاره همه کار می‌کرد یبار گفت فا.ل بگیر ببین این نقشه جواب میده نقشه ریخته بود یه پسر رو با زن مرده آشنا کنه و کاری کنه پسره به زنه تجاوز یا رابطه.. برقرار بشه و ازش فیلم بگیره نشون شوهره بدن تا طلاق بگیره موفق نشد بهش گفتم دست بردار 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز