اوایل فکر میکردم که مادرشوهر خواهرشوهرام خیلی آب زیرکاه و با سیاست هستن ، غافل از اینکه اونی بغل گوشه خودمم فتنه دو عالمه، یه روز که بدون شوهرم رفتم پیششون دیدم اونقدرها هم ابزیرکاه نیستن و ساده و صمیمی هستن تا حدی و میشه رابطه نرمالی داشته باشیم ولی امان از شوهرم وقتی بیاد با حرفاش یا کاراش مدام میخاد یه فتنه ایی به پا کنه و دو بهم زنی کنه بین منو و خونوادش، بیاین بگین چطور نقشه هاشو نقش بر آب کنم، ایده اولی خودم اینه که با خواهر مادراش خوب باشم وخوبشون رو جلوش بگم اینطوری حس میکنم مکرش باطل میشه