2777
2789
وااای. 😄نه بابا ما جرات نداشتیم.

یکبار که زیر دو سال  بودم و گم شده بودم همه خانمها دنبال من میگردن دو سه تا کوچه هم میگردن پیدام نمیکنند مامانم داشته سکته میکرده خانوم همسایه میره خونش میبینه من تو اشپزخونه اونا نشستم دارم به زور در یخچال رو باز میکنم که از توی یخچال خوراکی بردارم چون قبلا بهم خوراکی میداده 

اونموقع ها در خونه ها باز بوده من همینجوری رفته بودم خونه همسایه برای خودم 

همه فامیل معتقدن به شر و شیطونی من هنوز بچه ندیدن 

وااای مامانت چرا درو قفل نمیکرد اخه‌ . کجا میرفتی حالا

خونه های اونموقع که درها رو قفل نمیکردن سال ۶۲-۶۳ رو دارم میگم 

همه درها باز بودن 

تازه تا قبل از اونموقع مامانم تو یک اتاق مستاجر بوده سه تا خانواده دیگه هم تو همون ساختمون بودن در خونه ها کلا باز بود تا آخر هم در خونه پدربزرگم رو یادم نمیاد بسته باشه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

باباش خوابیده میگم بچه رفته میگه آره شنیدم داشتی با فلانی حرف میزدی حالا اتفاقی نیفتاده ک ..اومد میگ ...

بعد از خوابش بفرستش تابره دنبالش

فلسطین بزرگترین آزمون خدا از بشریت 

وااای چ خونسسررررده. ایییی‌خداااااا.

بخدا همش تقصیر باباشه ..ب بچه اعتماد ب نفس کاذب داده هم نترس شده ‌‌..هم درو قفل کردم هم باباش خونه اس بچه جرات کرده پاشه بره ..تو راهم میرم بیارمش 

❤❤🐥🐣
بخدا همش تقصیر باباشه ..ب بچه اعتماد ب نفس کاذب داده هم نترس شده ‌‌..هم درو قفل کردم هم باباش خونه ا ...

اره. فکر خوبیه. بعد هم تو‌خونه اگر جریمه کردی بشین دلیل جریمشو بهش بگو. و قاطع باش. 

parasoo1989@
پادشاهی کردن از نظر بازی هست نه اینکه تربیتشون درنظر نگرفت،اتفاقا تربیت بچه رو باید از روزی که به دن ...

 از این نظر که نباید تنبیه  وتشویق ویا سرزنش بشه    تربیت بصورت غیر مستقیم  با قصه وبازی  البته خطری باشه باید جلوشو گرفت 

...

حالا خداروشکر بخیر گذشت و رفته بذار با بچها خوش بگذرونه اونجا هم چیزی نگو جلو بقیه غرورش شکسته بشه ب ...

جلو اونا با ی اعتماد بنفس و غروری میگفته من تنها اومدم هیچیم هم نشد دختر عمو و پسر عموهاش هم براش غش و ضعف میرفتن..بخاطر دختر عموی ۲۲ ساله اش رفته بود😀

آوردمش خونه بعد باهاش حرف زدم باباشم صداشو براش برد بالا امیدوارم دیگه از این کارا نکنه

❤❤🐥🐣
برا ازدواج عزیزم

عزیزم این راهش نیست اینطوری شوهر پیدا نمیکنی!!!

زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ظرف امروز پر از بودن توست زندگی درک همین امروز است...................... من یک زنم پر از حس شیرین به دست آوردن ها و حس تلخ از دست دادن ها واما اکنون مادری هستم که دلخوش به طفلی که تمام تمام من است.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز