میدونم زیاده ولی من با پسری رابطه نداشتم تاحالا و چقاعا به نظرتون نیاز دارم لظفاااا بخونیدد
یه پسری از دانشگاه ازم خوشش میومده دیده از دور چهار پنج ماه پیگیر بوده ایدیمو پیدا کنه خیلی باشعور و با شخصیت بود
و ردش کردم در موبانه ترین حاات ممکن و خیلی مپطقی برخورد کرد گفت حق داری انتخاب خودتو داشته باشی و از این حرف و دوباره و دوباره مودیانه پیگیر شد و من گفتم باهم دپست متمولی باشیم
و یکی دوماهیی گذشت ک گفتم دیگ با هم نباشیم چون دوستی معمولی نمیمونه و وابسته میشیم و از این حرفا و کلی حرف زدیم کلی منطقی و با شخصیت بود و بازم قبول کرد و دوباره بعد یه هفته پیام داده و کلی از این حرفا زده ک من نمیتونم تورو معمولی دوست داشته باشم من تورو برای کل عمرم و هر اینده مثبتی ک بشه تصور کرد میخوام
از اون روزی ک تورو دیدم هر روز با خودم کلنجار رفتم ک تصمیمتو قبول کنم ولی نمیتونم
چرا کایتات یکی رو سر راهت میزاره و لی همه درا رو میبنده اگ در بسته خودت نبودی همه درا رو میشکوندم برات یا میگفت شاید بعضی ها از نظر حنسی به زیبایی یع اقا یا خانوم جذب بشن ولی برای من فقط این تصور قدم زدن باتو و گرفتن دستت شعز خوندنه
چیمدونم این حرفارو به دو نفر فقط میشه گفت مامانم و تو
یکی دوتا مشکل کالی و فرهنگی قشری دارم و موضوع مهم تر ظاهرش هست ک به دلم نمیشینه و دوست ندارم
چی کار کنم من تاحالا با پسرا در ارتباط نبودم واقعا این حرفا کشکه؟