سه قلو باردارم ،سه ماه اولم ، شوهرم تک فرزنده و ب اصرررررررار پدرشوهر و مادرشوهر ک یه بچه دیگه بیارید ماهستیم و کمک میکنیم و نمیزاریم سختی بکشیدو فلان باردار شدم ،همش بخاطر اینا نبود ولی حرفاشونم بی تاثیر نبود ، حالا خدا خاستو ۳تا بمون داده ، میدونید ک چقد سخته و پرخطر ، طبقه پایینشونیم حالا ب بهونه ایی باشوهرم قهر کردن و یه حالی ازم نمیپرسن چندین روزه ، البته قبلشم کاری ب کارم نداشت ولی خب من انتظار دارم چون هم شهر غریبم هم مادر ندارم و همم نسبت خونی باهاش دارم حداقل یه تعارف خشکو خالی بهم بکنه ، بارداری قبلیمم یادمه سرپول قهرکردن کلااااا یبار نپرسید دلت چیزی نمیخاد منم جای مادرت برات درس کنم یا نه؟ یادمه وضع مالیمونم بد بود همش بوی غذاش میپیچید منم میرفتم تو راهرو نفس عمیق میکشیدم تصور میکردم دارم از غذاش میخورم
حالام انگار میخاد همونکارو کنه باهام ، یچیز عجیب تر اونروز قبل قهرش ۱۰کیلو سبزی خریده منو صدا میکنه بیا کمک کن سبزیارو پاک کنیم انگار ن انگار من باردارم! منم نرفتم حس میکنم بیشتر ب اون خاطره باهام چپ افتاده
بنظر شما من پر توقعم؟ یا میتونه کمک کنه بهم و دریغ میکنه
اینم بگم جوونه هنوز ۵۰سالش نشده