پسرم فرستادم نانوایی خودم ایستادم دم در بعد سه نفر مرد صف بودن داشتن تعریف میکردن یه پیرمرده بوده فلان واینا اسمش باید بزارن راهیان ک.....ن نه راهیان نور ومیخندیدن ومرده بدون سانسور داشت ادامه می‌داد منم حالم خراب شد اعصابم بهم ریخت رفتم جلو گفتم اینقدر بیشعوری نمیبینی بچه اینجاست هر حرفی رو میگی فرهنگ نداری .اینا هم سه نفری بهم پریدن مگه چی گفتیم وحرف بدی نزدیم و فضای آزاده دلمون میخاد.(من از حرف های بعدش بیشتر ترسیدم که جلوی پسرم تعریف کنه)بعد میگه الان بچه ها همه چی بلدن نمیشه جلوشونو گرفت منم گفتم تا آدمای بی شعوری مثل تو هستن بله نمیشه .بعد نانوا منو می‌شناخت اونا رو ساکت میکرد نان ما رو زودتر داد اومدیم
الان حالم بشدت خرابه همه بدنم میلرزه تپش قلب گرفتم شکمم در گرفت
واقعا واسشون متاسفم
اینطوری که چشم و گوش بچه هارو باز میکنن
نفس عمیق بکش مغزت آروم بشه
چیزی نشده واقعا الان همه یادشون رفته
نگران بچه ها نباش خودشون جمع میکنن خودشونو و تو دعاکن واسشون حرص نخور
نانوا همسایمون میگم چه فکری اینا با خودشون میکنن پشت سرم چی گفته باشن یا بگن(متاسفانه این حرفها براشون عادیه.)نمیدونم چرا مردم اینقدر بد دهن شدن اونروز هم توی خیابون مرد با پسرش که ۶ سالش بود توی خیابون با خنده وشوخی به پسرش میگفت ک....کش اینقدر حالم بد شد میخواستم یه چی بگم شوهرم نزاشت
بیشعور همه جا هست
پسرت رو اماده کن اگه جایی این مدل آدما دید براش بی تفاوت باشه.
چقدر بی ادب و بی فرهنگند وقتی دیدی بعضیا انقدر بلانسبت بیشعورند اصلا نباید دهن به دهن باهاشون کنی تو محیط عمومی کلمات زشت به کار بردند یعنی کسی که آبرو براش مهم نیست
خدا لعنتشون کنه آدمای نفهم و بی شخصیت و...
میدونم نمیشه جلوی همه رو گرفت اما اعصابم بهم میریزه جلوی بچه مراعات نمیکنن
سطح شعور عمومی به زیر صفر رسیده. رفته بودم تو پارکی که محل بازی بچه‌هاست چند تا پسر جوون دور هم نشسته بودن داااااد میزدن و کلمات رکیک میگفتن و مادر همدیگه رو فحش میدادن. یه لحظه تو دلم گفتم خاک تو سر اون مادری که تو انگل رو تحویل جامعه داده و بعد ترسیدم یه روز بچه خودم همچین مایه ننگی بشه! کاملا حق داشتی دعوا کنی.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
