شوهر منم با باجناقش مشکل داشت
اون اوایلش میگفت چرا اصلا صدات میکنه
حالا من با این شوهر خواهرم بزرگ شده بودم
بعد دیدیم که حساسن من و خواهرم بیخیال جفتشون شدیم
میرفتیم جایی هر کدام به بهانه ای نمیامدن ....
خلاصه دیدن ما اهمیت نمیدیم یواش یواش حساسیت ها کم شد
الان اینقدر با هم خوبن که بر علیه ما نقشه هم میکشن با هم