2777
2789

سلام دوستان

یه خلاصه بگم

دوست صمیمیم با یه پسر دوسته ( قراره بعد عروسی خواهرش تازه جدی بیان جلو ولی با مادر پدره صحبتی نداره)

پسره هی اصرار بیا عروسی خواهرم من با مادرم هماهنگ کردم اسمتو توی لیست نوشتیم

منننننننن بهش گفتم نرو !! شاید مادره یه چیزی گفته مردا درست حسابی عقل ندارن اینم گفته بیا مادرم دعوت کرده

اینم به پسره گفت نمیام

از طرفی مادره شاید میخواد در خفا ازت اطلاعات بکشه بیرون


🔴🔴🔴 حالا دم عروسی ، پسره به رفیقم گفته ارهههه مادرم سراغتو گرفت گفت میاد؟؟ گفتم نه

گفته عه چراااا نمیاد؟؟؟ من فک کردم میاد



این بیچاره هم ناراحته حرص میخوره ای کاش قبول میکردم

مادره میخواسته من برم 😐😐🤦🏼‍♀️💔💔

هی به من میگه ببین مادره مشکلی نداشت واقعا دعوتم کرده 



🔴🔴 آخر گفتم

اگر دعوتت میخواست بکنه واقعا انقدر علاقع داشت

یه زنگ بهت میزد😐😐😐

خب یه بار با تو ک میدونه با پسرش دوستی

صحبت میکرد چی میشد؟؟؟

میگفت تشریف بیار عروسی


وقتی طرف اصلا باهاش صحبتم نکرده


بنظرتون اشتباه گفتم من؟؟؟


اخه چون دوست صمیمیه و عزیزه برام

خیلی حرص میخورم سرش🥲🌸

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ینی چی مردا عقل ندارن؟ خب وقتی گفته بگو بیاد چه فرقی میکنه زنگش میزد یا از طرف پسرش بهش گفته

منظور اینه


اقایون اصلا مفهوم تیکه انداختن و... رو بلد نیستن


من میگفتم شاید مادره داره مسخره میکنه

گفته اره دختره رو هم بردار بیار

اینم جدی گرفته

پسره گفته اسمتو توی لیست نوشتیم بیا و...


ولی چون داستانشون داره جدی میشه

من گفتم ارزش نداره خانواده رو بپیچونی بری عروسیی

ک مادره اصلا دعوتت نکرده اخه


یه زنگی

یه چیزی


اگر انقدررر به قول پسره مشتاق بوده

که ای وای چرا نمیاد؟؟؟

آره خب فرصتی رو از دست داده دیگه پسره هم اول درست و حسابی نگفته

بنظرم نداده


چون پسر صاحب مجلس نبوده که


اگر مادره انقدررررر مشتاق دیدنش بوده

یه زنگ میزد میگفت بیا


تاحالا یه بارم حرف نزدن

من اینش برام عجیبه😐

خودشو مسخره عام خاص میکرد با رفتنش قطعا

اسکرین شات میگیرم حرفتونو نشونش بدم😂🌸🌸


چون فعلا ناراحته

به من میگه چرا گفتی مادره نمیخواسته من برم


ببین به پسرش گفته چرا نمیاد؟


من گفتم اگر انقدر مشتاقه

یه زنگ میزد

اینکه نرفته خوب کاری کرده ولی ن به علتی ک شما بهش گوشزد کردی به علت اینکه دختر خوبه سنگین برخورد کنه ...

من بیشتر مد نظرم این بود ک دعوت نشده


اخه با مادر پسره به گفته خودش حتی یه بارم حرف نزده


الان حرص اینو میخوره ک مادره به پسرش گفته عه نمیاد؟؟ چراا؟؟ میومد😐


من حس میکنم صرفا خواسته جلو پسرش خوب جلوه بده

وگرنه مشتاق اگر هست

خب زنگ میزد کاری داشت

اسکرین شات میگیرم حرفتونو نشونش بدم😂🌸🌸چون فعلا ناراحتهبه من میگه چرا گفتی مادره نمیخواسته من برمب ...

درست گفتین 

الان که خبری نیست برای ازدواج بینشون

 فردا که خبری بشه و تو عروسی ببیننش همه میگن دختره آنقدر خودشو آویزون کرد تا گرفتنش زوری ،بعدم باید حرمت احترام خودشو حفظ کنه اگه قراره این رابطه به جایی خطم بشه بهتره شخصیتشو نیاره پایین برای بعدهاش بهتره

من بیشتر مد نظرم این بود ک دعوت نشدهاخه با مادر پسره به گفته خودش حتی یه بارم حرف نزدهالان حرص اینو ...

عزیزم وقتی نسبتی نداره با این خانواده ..معلومه ک زنگ نمیزنه به دختر خانوم .. عروسش ک نیس .. ایشون هم باید بدونن جای اینجور مراسم ها حداقلش اینکه نامزد پسره باشه .. اون خانوم کار درستی کرده زنگ نزده دختر خانوم هم کار درستی کرده نرفته 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز