نمیتونم خودمو آروم کنم نمیتونم کاری برای خودم کنم اینجا مینویسم تا یادم بمونه چ شب سختی رو دارم میگذرونم روحم شکسته قلبم شکسته
وقتی یکی میگفت خداهم بنده هاشو نمیبینه ناراحت میشدم ازین حرفش تو دلم میگفتم نخیر خدا میبینه خدا صدای بندشو میشنوه
ولی الان میگم خدایا تا کی قراره قلبم هزار تیکه بشه و تو بهم اهمیت ندی
دلم میخاد برم یه جایی تنها ولی من یه بی عرضه بی دستوپام ک هیچ کاری ازش برنمیاد
پسرم تو اگ نبودی منم تو این دنیا نمیموندم تا این حد قلبم شکسته
خدایا توک شاهدی من برای خودم هیچوقت هیچی ازت نخواستم یعنی لایق یه آرامش کوچیک هم نیستم تو دنیات
پس کاش قبل اینک بچه بدی بهم جونمو گرفت بودی قربونت برم