پدر شوهرم حقوقمون را نمیداد و مادر شوهرم باپولی که شوهرم و برادر شوهرم می اورد براشون با من پز میداد
و همش میگفت چرا لباس نمیخری
خوب لعنتی حقوق شوهرم را بدید میخرم
من حیلی دلم شکست و گفتم خدا یا همینجور که پول نمیدن برکت از خونش بره
چند وقت بعد گفت برکت از خونم رفته هیچی نداریم پولم نیست