خوکچه من ماده بود اسمشم شپل بود کلم بروکلی هندونه گوجه سیب درختی خیار سیب زمینی خامم میخورد جالب اینجاست یه گوجه سالم رو دورشو میخورد وسطش رونه وقتی خودم بهش کلم بروکلی میدادم دهنش خسته میشد موقع جویدن دستشو میزاشت روش بعدش رو به عقب هل میدادوقتی قورتش میداد دستشو برمیداشت تا دوباره بهش بدم بخوره
یکی از خرگوشام رو برادر کوچیکم خواست بگیره بهش آب وغذا بده اونم انقدر شیطون بود همش فرار میکرد دنبالش کرده بودناخواسته پاشو کشیده بودیهو شروع کرده بود جیغ زدن شبیه صدای جیغ یه بچه جوری که همسایمون اومده بود پشت پنجره ببینه صدای کیه بعدش که تو اینترنت سرچ کردم فهمیدم وقتی استرس بگیرن بترسن یا دردشون بیاد جیغ میزنن