شوهرم با وام ازدواج میخواد برای مادرش اینا خونه بخره

منظورم زمین مادرشو بسازه

خخ😁😂عین شوهر من ..ببین دقیقا همینو میگه ...بعدم میگه بمیرمم دیگه یه قرونم ازت نمیگیرم بعد چندروز میگه کارتت و بده ...ولش کن بزار هرچی میگه بگه ...تو پولت و جمع کن واسه خودت ماشین بخر ..ببخشید اینو میگم ولی زن وشوهر هرچقدم همو بخوان بازم زن  باید پول پس انداز داشته باشه یا چیزی بنام خودش هیچیکی از آینده خبر نداره 

بگو  حق منو تو زندگیم داری میدی 

این دین گردنته 

پول وامتو بده ماشین بنام مادرت 

بگو اول اون باید داشته باشه بعد ما 

الهی بگیردم عزیزدلم خدا سایه مادرتو از سرت کم نکنه هیچ وقت دمش گرم سلامت باشه

دقیقا خب همینارو بگو چرا نمیگی بهش خب مادرتنهای تو خونه خریده اون نه که مرده؟؟

یعنی چی واقعا  وامتو ندی بهش 

خونه رو میزنن به نام خودشون فقط زمین میافته دست وارث

بذار فک کنه 

تو هم فک میکنی یه پسر مامانی هست 

نره  بی خبر ازت  با پولت خونه بخره؟

اسی جان وامت نده

بده جهیزیه 

جهیزیه اول و آخرش برای خودت هست،همه ی فاکتورها رو با اسم خودت بگیر

بگو من نوعروسم وسایل برام تو اولویت هست

وگرنه تو خونه ی اجاره ای هم میشه زندگی شروع کرد

فقط با مهربانی و سیاست

پدر و مادرش عمری نتونستن یک خونه بخرن،الانم صبر کنند تا هر اتفاقی میخواد بیفته ولی چشمی به وام شما نداشته باشن

الان همسرت باید فکر زندگی خودش باشه

خونه روی زمین ساخته شده و برای زدن به نامشون یه روند ۳-۴ساله هست و معمولا با تجربه میگم همچین پسری هرگز اینکارو نمیکنه که بگه این خونه رو من ساختم بزنید به نامم 

و خانواده اش هم هرگز نمیزنن به نامشون

اسی وامتو دادی بهش؟؟؟

ببین راستش من دارم خیلی عصبی و ناراحت میشم و اگه قرار باشه ی کلمه ی دیگه از سادگی و چه میدونم گذشت و دوست داشتن بگی میرم از تاپیک بیرون چون به چشم دیدم چه زندگی های عاشقانه ای که سر همین خانواده دوستی پسرا از بین نرفته و جالبه پسرای این مدلی انگاری که پدرزن مادرزنشون بچه دنیا اورده ب سختی بزرگ کرده که بیاد بشه کلفت مادرشوهر پدرشوهر یا پله ی ترقی اونا 

بابا جان من خواهر من پسرشون دست و پای پدر و مادرشم ببوسه اما از حق خودش و هر وقت تونست خونه  و امکانات رفاهی زنشو تهیه کنه بعد بره ادای پسر خوبا رو دربیاره

با این اقا بیست سال بعد هم مستاجری چون ممکن هست چهار روز دیگه خدای نکرده پدرش فوت کنه بگه تو چقدر بی احساسی که نمیگی مادر پیرت رو بیار من کلفتش بشم کاراشم با خودم حتی اگر زمین گیر باشه

ببین من خودم همسرمو و برادر بزرگمو دیدم که ته معرفت برای پدر و مادر بودن اما در حد و اندازه ای که ی اپسیلون ب زنشون ظلم نشه  و پدر مادرا هم ی ریال نگرفتن مگر که مطمئن بوده باشن بچشون این پولو اضافه داره وگرنه راضی نمیشدن بچشون ب سختی بیفته

حالام بگو منم مامانتو مثل مادر میتونستم و توقع داشتم نصیحتت کنه راه درست رو بهت یاد بده و بگه که هر وقت برای زنت خونه خریدی بعد بیا ب فکر ما باش نه که ناحقی کنی و مادرتم چیزی نگه

فقط بگو پولو دادی؟

ببین بگو پولو برگردونه ی کاری میخوای بکنی که تو بیست روز مثلا پنجاه میاد رو پولت ب هر ترفندی هست بگیر پولو خواهشا حرصمون نده

آره این میشه البته اگه سند رسمی باشه و اینکه شوهر اسی جو گیر نشه بگه نه نمیخام چیزی نمیشه

یادمه خانم سعیدی (وکیل هستن من پرونده هاشون تو استوری دنبال میکنم)گفت پسری اومده بود از پدرش شکایت کنه

نگو پسره ی مقداری پول داشته میره وامم میگیره باباش میگه چرا بری ماشین بخری بیا متل خودمو بهت بدم (تریلی)..اینم گفته باشه

پسره هم گفته خوب دیگه حستب کتابی نداریم منم کار میکنم سرش

راحت میشم ..ولی پدره سو استفاده میکنه میگه که چون ماشین بنامم هست پس باید نصف پولی که در میاری بدی بهم 

مدت ها میگذره و پدره ماشین نمیزنه بنام پسر هی پول زور میگرفته

خلاصه اومده بود از پدرش شکایت کنه چون باباهه گفته ماشینم پس بده ..

عزیزم هیچ وقت قبول نکن که با پدر مادر شوهرت بری زیر یه سقف تو ازدواج کردی که مستقل بشی . فردا هزار تا حرف در میاد هزارتا مشکل و.... بهش بگو من واممو به یه شرط میدم که به اندازه وامم حالا یه دونگ دونگ هرچقدر به اندازه پولت خونه به نامت و خودتم زیر یه سقف با پدر مادر شوهرت نرو بگو میخوام مستقل میشم باید خونه اجاره کنه اصلا شاید دو سه سال دیگه مادر یا پدرشوهرت خودت فوت شدن اون وقت اون خونه مال وارث میشه 

دقیقا مثل بابای من قبا ازدواجش یه شهر دیگه کار می‌کرده بعد یه پولی اوت موقع می‌فرسته برای پدربزرگم برام خونه بگیر بعد پدر بزرگ نامردم به اسم خودش می‌خره و بعدم عمه هام بقیه میگن پدربزرگم اینقدر پول خرج کردن برای عروسیت و بابام ناچارا خونه رو میگه بردارید اما بقیه عموهام زمین داد که خونه بسازن حالا اونا شدن سرور ما نوکر