خواهر همسر و فتنه هاش

خواهر همسر با حرف و حدیث و شایعه پراکنی در موردم دیدها رو بد کرد نسبت بهم جوری ک مادر و برادر همسر یک سال و نیم توی بارداری و زایمان و ماهها بعد تولد بچم سراغشونو نگرفتن .. بعد من تصمیم گرفتم برم و روابط گسسته رو وصل کنم با یه دورهمی و توضیح ساده و همه یه جورایی متوجه اشتباهشون شدن ،فقط موند همین خواهر همسر که نه دوس دارم دعوتش کنم نه توضیحی بدم چون عامل اصلی فتنه بوده ... حالا مادر همسر ازم خواسته برم خونش و به این دور همی دعوتش کنم.کسی ک این همه فتنه کرده خواهر و برادرا رو دور کرده از هم و دلمونو شکسته حالا من برم خونش.چون مادر همسر خواسته که با این کار آخر دیگه کلا روابط رو دوستانه کنم .. شما جای من باشید انجام میدید؟ میگه دامادش خبر نداشته بچه دار شدم دوس داره ببینشون..بچه های من ۹ ماهشونه خودم بغل گرفتم بردم خونه مادر همسر ینی اینجوری جنگ روانی راه انداخت این خواهر که اینجوری دوری انداخت بین ما 🙂 شما جای من چه میکنید؟ من بارها و بارها کوتاه اومدم تا مادرش متوجه شد اشتباه کرده و نرم شد.