2777
2789

سلام یکم منو راهنمایی کنید

شوهرم هربار ب ی بهانه منو میبره خونه مادرش با اینکه خونمون دورم هست ازهم یا وسیله تو جا گذاشته یا اونور مشتری داره باید بره  و...

هفته ای یکبار ک باید بریم و بعدا هم هربار بیرونیم ب این بهانه ها میپیچه سمت خونه اونا و میریم چندین بار مستقیم غیرمستقیم گفتم ما مستقل شدیم رفت آمد اندازه داره انگار ن انگار و اینکه کل خانواده و فامیلای من تو ی شهر دیگه هستن من هیچ جا نمیرم فقط خونه خودمم 

ولی این دیگه شورشو درآورده الان بدون اینکه ب من بگه من فک میکردم برا خرید مایحتاج خونه رفتیم بیرون یهک منو برده خونه مادرش که تو انباری ی وسیله دارم لباسم مناسب نبود جاریام اونجا بودن من اصلا سرووضع مناسبی نداشتم و اعصابم ب حدی خورد شده ک هیچی بهش نگفتم واقعا دیگه نمیدونم چیکارکنم اینجا هم تنهام به کسیم چیزی نمیگم همرو ریختم تو خودم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اوووووو من ۵سال اوضام همین بود با اینکه شهر دیگه بودن ولی خونه ی خواهراش که شهر خودمونه کاااااافیه با شوهرم بزنیم بیرون باید یسر خونه یکی از خواهرا بریم دیواااااااانه کنندست 

باید میگفتی تو ماشین میشنم تا بری وسیله تو از انباری بیارینه این که تو هم پاشی باهاش بری

تا حالا چندبن بار اینکارو کردم دیشب دقیقا نرفتم بالا امشب گف کارم یک ساعت طول میکشه نمیشه بشینی تو ماشین

الان من دیروزم اونجا بودم پریروزم امروزم 

من درک میکنم مامانشه اونجا راحته دوس داره زیاد بره بیاد ولی اون نمیفهمه من مثل اون برام خوشایند نیست

به شوهرت بگو منم دوست دارم رفت و آمد کنم ولی لطفا باهم هماهنگ کنیم بریم

صدهزازبار گفتم یاسین میخونم دیگه اصلا انگار دوس داره کلک بزنه هربار بیرونیم ب ی بهونه بره اونجا 

صدهزازبار گفتم یاسین میخونم دیگه اصلا انگار دوس داره کلک بزنه هربار بیرونیم ب ی بهونه بره اونجا

یه ساعت می‌نشستی با گوشیت مشغول میشدی  نمیرفتی تو. اینکه شماهم زود قانع میشید میرید هم مزید برعلت شده که اینکارو تکرار میکنه

اوووووو من ۵سال اوضام همین بود با اینکه شهر دیگه بودن ولی خونه ی خواهراش که شهر خودمونه کاااااافیه ب ...

اوایل ک امکان نداشت دوتایی بریم پاساژ حتما باید خواهرشم بود ی پارک میرفتیم اونو زهرمار میکرد ک کاش فلانی رو هم آورده بودیم ببین من چی کشیدم ک الان اونارو کم کرده ولی عشقشه همش بره خونه ننش بخدا خسته شدم

بخدا چندین بار نرفتم هی میره میگن زنت کو میگه تو ماشینه چقد اینکارو بکنم جواب نمیده دیگه

 

از خونه که اومدی بیرون ازش بپرس اگه میخوای بری خونه مادرت من نیام. من یه چند بار گفتم منو پیاده کن بعد هر جا خودت خاستی برو دیگه کمتر شده این اخلاق گندش

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792