پسرم یه حرفایی میزنه

هی میگه چیکار کنم

میگم بگو شوهرت بچه رو نزنه

یک دوچرخه قسطی براش بخرید بزار حالش خوب بشه 

برید محله پایینتر جاییکه ادمها شبیه خودتون باشند حتی پایینتر اختلاف سطح طبقاتی به چشمش نیاد 

اگر نمیتونی همینکارا رو هم بکنی دیگه نمیدونم بهت چی بابد گفت 

ببین گلم من نگفتم هر بدبختی بشینه چند تا بچه به دنیا بیاره اینو منم مخالفم من فقط این خانومو میگم این خانوم از گرونی خبر نداشته شاید وقتی بچه آورده وضعشون خوب بوده از کجا میدونسته بعدها چه خبره حالا که بچه داره با حرفایه شما که جرا بچه آوردی و فلان و بهمان چیکار کنه بره بچشو خفه کنه یا انکارش کنه جای صحبتای روانشناسانه و به نظر خودتون عاقلانه لطفا راه حل بدین که حالاکه بچه دارشده بچش اینجوریه چجوری خوبش کنه به حاشیه نشونی خواهشا همه ما میدونین وقتی نداری نباید لچه پس بندازی ماهم اینقد عقل داریم شماهم زبون تندتونو بزارین کنار راه حل بگین ممنون🙏

احسنت به حرفت

اینجوری نگو

مثلا من باردار بودم ک.شوهرم فوت‌شد.یهو بدبخت شدم

خب وایسین مگه ضعیفین عرضه ندارین جلو کسی وایسین واسه ما شاخ شدین جرات دارین جلو بقیه رو بگیر که واست تعین تکلیف میکنن 

بچه رو از دستش بکش بیرون😞

بخش بگو جلو بابا این حرفا رو نزن ناراحت میشه

یکم باهاش  بازبون حرف بزنی بهتر میشه

بچه‌ها تو این سن تو سن قانون پذیری و اطاعت هستن

همون‌طور که این حرفا رو از شما یاد گرفته شما خودت عوض کنی رویه تو اونم از شما تقلید می‌کنه 

خدا رحمتش کنه

و الان این سوال کلیشه ای پیش میاد با وجود شوهر بی عرضه و بی پول و بددهن که کتک میزنه و بچه ای که روح و روان درست و درمونی نداره چرا دوباره یه بچه دیگه آوردی؟؟نگو ناخواسته بود و فلان و بهمان وقتی وضع زندگیتون معلومه به دنیا اوردن بچه ظالمانه ترین کاره 

جمیع رفتگان

چی شد بعدش

من والا نه بچه دارم نه شوهر اینجوری فقط واست چند تا مثال زدم بدونی لچه آوردن همیشه با میل و اختیار نیست 

هیچی.حتی نمیتونم از پس خرج‌بچم بربیام

سرکوفت چی 

میگیم بگو شوهرت نزنه میگه نمیشه بگم بدتر میزنه چی الان بگیم 

بگیم خدا بزرگه دعای فلان رو بخون؟؟؟ 

الان نوشتم دوچرخه قسطی بخرید مطمنم یک بهونه هم برای این میاره

ولی اینایی که یه بچه رو به این روز میندازن لایق تف کردن هم نیستن