۸ سالشه همش ب باباش میگ تو بی پولی
تو فلان ماشینو نداری
امروز گفت کاش بمیرم
جیگرم خون شد
نمیدونم شاید دعواهای ما روش تاثیر گذاشته
اصلا اعتماد بنفس نداره پیش هم سن هاش میترسه کتکم بخوره صداش درنمیاد بمن نمیگه فقط گریه ودادوبیداد میکنه سر ما هرچی هم میگم چی شده بروز نمیده ک ازدستشون نده فکرمیکنه همه پولدارن ما فقیریم
شوهرمم میزنتش اون پیله میکنه شوهرم بدون اینکه آرومش کنه میزنتش البته بچه ام هی ب باباش میگ تو بی پولی گریه دادبیداد میکنه شوهرمم ب هم میریزه
خدایا دیوونه شدم
پسربچه ست چیکار کنم اعتماد بنفسش بره بالا
خدا نکنه یه مهمونی بریم دیگه همه قلقشو فهمیدن
اذیتش میکنن یواشکی اونم شروع میکنه دادوبیداد بدون اینکه توضیح بده چی شده
بقیه هم فکر میکنن ایراد از اونه
چیکار کنم