2777
2789
عنوان

نامه به شوهرم

470 بازدید | 24 پست

اصلا دوست ندارم برم تو پر بازدیدو و فقط خواستم نظر شما رو راجب حرفام که به شوهرم زدم بدونپ خز کردم گفتم یانه به خاطر این که همه گله نکنن تو یم صفحه نوشتم و خیلی طولاتی شد امید وارم وقت بزارید  و اگر غلط املایی یامشکلی بود ببخشید 

به بعضیام باید گفت اگه حس میکنی خیلی تو بارته واست گاری بگیرم   

عزیزم چقدر دوست داشتم این شبا ی اخر تو بغلت بین بازو های گرمت بخوابم چند روز دیگه بچه بزرگ میشه و شکمم بیرون میادد و دیگه نمیتونم تا نه ماه نه تا چند سال دیگه که بچمون بزرگ میشه کنارت بخوابمو لمست کنم تمام جوانیم و حس عشقو لذتی که همیشه وقتی باهات دوست بودمو تو رویام میساختم که اگر بهت برسم لحظه ای از اغوشت دور نمیشم رو کشتم به خاطر حس رضایت و ارامش توبه خاطر این که میخواستی پدر بشی یا گرمت بود یا جات تنگ بود و هزارو یک دلیل دیگه که باعث شد من یک زن جوان پر از عشق و عتش  کناری بخوابمو خودم رو سرگرم کنم تا یادم نیاد تنهام عزیزم امشب قصد دلخور کردنت رو نداشتم و با خودم احد کرده بودم دیگه حس های این دل پاره پاره ی ی لعنتی رو بهت نگم و ارامشتو به هم نزنم ما هشت ساله شریک همیم هشت ساله تفریح های مختلف میری قبول دارم زیاد نیست ولی کم هم نبوده ولی حد اقل از من بیشتر بوده درسته میگی برو کاری باهات ندارم اما عشق من من فقط باتو خوشم دوست دارم مثل سابق کمی برامون وقت بزاری بریم یه دوری بزنیم کمی باهم پیاده راه بریم نمیدونم شاید خواستم زیادیه ولی تو این چند سال تو شاهد بودی که هیچ وقت برای تفریح هات بهت غر نزدم و تشویقتم کردم بری درس بخونی ب ی باشگاه ولی خودت نخواستی و به جاش میری شب نشینی و بازی یا میری استخر اما من چی تمام تفریحم شده بزرگ کردن بچه و پختن غذا و منتظر تو نشستن تا از سر کار بیایو بهم لبخند بزنی که اونم دریغ کردی میگی تو هم برو تفریح اما اخه من فقط با تو شادم تمام تفریح من با توعه کجا برم وقتی چشمم به دست توعه میگی دوست پیدا کن تو تنها مرهم درد می با کی دردو دل کنم وقتی که میدونم هیچ کس جز تو نمیتونه ارومم کنه تو تنها کسی هستی که باهاش احساس صمیمی بودن میکنم کجا برم بگردم دنبال شادی وقتی دلم گیر توعه اما چند شبه دلم بد جوری اشوبه نمیدونم شکه یاترس یا نگرانی فقط میدونم نمیخوام از دست بدمت هروقت از ترس و دلواپسی هام گفتم گارد گرفتی و با دعوا از زیر سوالام در رفتی تو میتونی تموم کنی این اتیش دل منو  تو میتونی حتی اگر برات بی ارزش هم باشم تو باید منو مجاب میکردی امشب با نشون دادن حولت میتونستی نابود کنی هرچی خیال بده میومدی نشونم میدادی و میزدی تو دهنم کتکم میزدی و از خونه بیرونم میکردی به خاطر تحمت و شکاکی به جون میخریدم اون حسو حالو تا اخر عمر دهنمو میبستمو لذت میبردم از چشمای خمارت از وقتی ازدواج کردیم جنگ بود کتک بود تحقیر بود اما عشقمم بود داشتمت الان چی سهم من از تو شده تو روز چند لحظه دیدنت همین عشقم من برای این زندگی خیلی زحمت کشیدم به خدا همه تلاشمو کردم اگر ارزو های روز اول زندگیمونو بزاری وسط میبینی که تو به همه ی ارزو هات رسیدی همیشه میگفتی دوست دارم ابرو دار باشمو همه از زندگیم تعریف کنن جوری زندگی کردم که حالا که انقدر سنمون کمه ادمای مسن و بزرگ جلومون خمو راست میشنو احسنت میگن به زنو زندگیت ارزو داشتی ماشین بخری حلقه ی ازدواجمو که عزیز ترین داشته ی یه زنه همه ی طلا هام و هرچی که قابل فروش بود حتی دستگاه بازی قدیمی و بی ارزشی که یادگار بچگیام بود برات فروختم تا ماشین بخری یادته وقتی داشتی با چرب زبونی حلقه ازدواجو انگشتر نشونمو که هنوز نگینای نازش جلوی چشممه رو از دستم میکشیدی برا فروش گفتی قول میدم سال دیگه همینو برات بخرم اون شب دنیا برام جهنمی بود ولی بغضمو قورت دادمو با لبخند گفتم این چه حرفیه میزنی الان هشت ساله از اون قول میگذره دیگه فکر نکنم هیچ طلاسازی مثل اونو بسازه فدای مهربونیات همه ی داشته هام نازنینم اینا رو نگفتم که یادت بندازم چیکار کردم  خواستم یادت بندازم هنوز همون قدر یا حتی بیشتر از اون روزا دوستت دارم من همیشه پشتت بودمو خواهم بود تا اخر عمر گفتی ارزومه باباشم من تازه از دوران بچگی خارج شده بودمو با هزار امیدو ارزو میخواستم باتو جوونی رو تجربه کنمو لذت ببرم از این که جوانمو شاد کنار یه مرد ایده ال ولی وقتی دیدم دوست داری باباشی پاگذاشتم رو بچگی و جونی و شادابیو زیباییمو هیکلمو هزار امید تا تورو به ارزوت برسونم دخترای هم سنو سال اون موقه ی من  پارک گردی میکردنو سفرو عشقو حال باشگاه های تناسب اندام اما من تو دست شویی اوق میزدمو خدا رو شکر میکردم که دارم مادر میشم مادر بچه ی تو و چندین ماه دردو چندین سال بی خوابی زجرو سختی که از حق نگذریم یه دختر نازو باادب که همه حسرتشو میخورن تحویلت دادم که بی نهایت عاشق باباشه درست عین مامانش ولی یه نگا به ارزو های من کن با مرام من نبودم از اون زنایی که طلای ان چنانی بخواد خونه لوکس ماشین پول فراوون و خیلی چیزای دیگه که الان همه دخترا قبل ازدواج حق خودشون میدونن  دخترای هم سن الان من شوهراشونو میفرستن زیر قرض تا برن سفر خارجی و عشق دنیارو بکنن

به بعضیام باید گفت اگه حس میکنی خیلی تو بارته واست گاری بگیرم   
عزیزم چقدر دوست داشتم این شبا ی اخر تو بغلت بین بازو های گرمت بخوابم چند روز دیگه بچه بزرگ میشه و شک ...

این حجم رو باید با هواپیما بفرسی براش بره فکر کنم

دیدین خدا بالاخره بغلمو با دستاش پر کرد؟                         امضای قبلیم: خدایامیشه بغلمو با  دستات پر  کنی؟ آخه  مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه  متولد  شدس❤ 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عزیزممم 😔  

حتما براش بنویس البته اگر میدونی که مطمئناً میخونه و درکت میکنه و اخرش نمیگه با محبت هایی که درحقم کردی الان داری سرم منت میزاری؟؟؟؟


در غیراین صورت بشین باهاش حرف بزن‌.  لحن گفتارت بهتر روش اثر میزاره تا نوشتار‌ . وقتی به چشمای لرزون و بغض گلوت توجه کنه میفهمه که منت نیست و میخوای قدرتو بهتر بدونه و تو زندگی برات ارزش بیشتری قائل بشه. 

پس حرررف بزن دوستم. باهاش حرف بزن.

💚خداجونم هزاران بار شکرت.👸

ن زیر قرض تا برن سفر خارجی و عشق دنیارو بکنن اما من از تو چی خواستم گفتم عشقم یه گواهی نامه...هه...نابود شد هرچی که بود تمام زحمتم گفتم برم خیاطی ماه اول با پول عیدونه که بابام داده بود رفتمو ماه بعد گفتم بهم پول بده بهونه اوردی که بی فایدست تو بلد نیستی نمیتونی و سرکوب کردی همه ی ذوقو شوقمو در جواب فقط گفتم چشم دیگه ارزویی یادم نمیاد اخه هروقت خواستم چیزی بگم به جای این که ازم حمایت کنی حتی اگر قرار بود بازنده باشم بهم میگفی تو نمیتونی و نابود میکردی دونه ای رو که میخواستم تو دلم بکارم فدای سرت نداشته هام من همه چیزمو دادمو میدم برای این عشق یک طرفه من به هرکی که برای تو ابرو بالا انداخت پشت کردم و تف انداختم رو تمام دوست داشتن ها و حرمت هاو کلی خاطره برای نگه داشتن تنها عشقم و هنوزم اگر لازم باشه بازم این کار  میکنم مهم نیست که تو منو میخوای یانه مهم اینه که من هنوز عاشقتمو به داشتنت میبالم حتی اگر سهم من از تو فقط اسمت گه تو شناسنامم نا شکر نیستم و خدارو بابت همین لحظه که میتونم بشینم بلا سرتو به خواب بودنت نگاه کنم شکر میکنم و پاهات رو میبوسم به خاطر الهه که بهم دادی و شده دینو دنیام اینارو نگفتم که ناراحتت کنم فقط خواستم بگم به جان عزیزی خودت و دخترمونو این تو راهی از هیچی تو زندگیم دریغ نکردم و تا اخرین نفسمو برات گذاشتم و اگر کمی انصاف داشته باشی میفهمی که حد اقل چند دقیقه بغل کردنت حق منه و دور از مردونگیه که این همه مدت منو از خودت روندیو جاتو جدا کردی موبایلت برام شده هوو یه کابوس تموم نشدنی که تا میام باهات دردو دل کنم با بی حوصلگی بهم تشر میری و پناه میبری به صفحه ی کثیف مبایلتو چندین ساعت براش وقت میزاری  تمیزش میکنی همیشه کنارت نگهش میداری و از خودت دورش نمیکنی ونمیزاری کوچک ترین اسیبی ببینه کارایی براش میکنی که مردم برای زناشوون میکنن اره دارم به یه مبایل حسودی میکنم  دیگه مهم نیست که کجا میری و چیکار میکنی و دیگه هیچ وقت باز خواستت نمیکتم من به زندگیم به عشق ورزیدنم ادامه میدم حتی اگر تو متوجه نشی کنار بچه هام زندگی میکنم و براشون مادری میکنم دیگه ازت نمیخوام ارومم کنی و بهم بفهمونی تو فقط مال منی کاش میفهمیدی ترسم و نگرانیم فقط به خاطر اینه که بیشتر از این از دستت ندم اما اگر باعث به هم ریختن اعصابت میشه دیگه اینم ازت نمیخوام و تن میدم به مرگ تدریجی تو خونه ی تو تو هوایی که تو توش نفس میکشی من هم یک روز عمرم تموم میشه و تو میمونی و خداتو وجدانت و تمام حسرت های اون بازو های مردونت که ازم دریغ کردی  نمیدونم من که هیچ وقت به خاطر کوتاهی های عاطفی که کردی نمیگذرم و نمیدونم چه طور با عذاب وجدانت کنار میای خدا جای حق نشسته دیر گیره ولی شیر گیره الان مدت هاست  که شبا خواب ندارم برای بارداری نیست نمیدونم چرا این روزا انقد  وحشت ناک دارم نبودتو حس میکنم گاهی حس میکنم اومدیو داری روی بازوی سردم دست میکشی گاهی فکر میکنم دستت زیر سرم سر شده و از خواب میپرم که دردت نگیره داستان نمیگم برات به خدا دارم از کابوسام برات میگم خیلی وقته دیگه نمیخوابم

مرد من قصدم بی احترامی و ناراحت کردنت نبود دوست داشتم بشینیم باهم ساعت ها حرف بزنیم بلکه این حسی که داره منو میکشه دست از سرم برداره اما مثل همیشه زود عصبانی شدی و از کوره در رفتیو رفتی زیر پتو  حالا ساعت نزدیک چهاره صبحه و من دارم با عشقم دردو دل میکنم  وتو مثل همیشه فرار کردی از مشکلات باشه این بارم مثل همیشه من کوتاه میامو میگذرم از حقم ولی اینبار برام خیلی درد اور بود چون این بار باید از تو بگذرم و عادت کنم به نداشتنت ببخشید طولانی شد این فقط گوشه ای از دردای این هشت ساله اگر میبینی تند خو شدم  کمی عصبیم ببخش و شرایطمو درک کن از یک طرف نبود تو و از طرف دیگه دل درد  تهوعه این کوچولو طاقتم رو تاق کرده تورو خدا جون عزیزی هرکی دوس داری وقتی این نامه رو خوندی به روم نیار  دیگه راجبش جرو بحث نکن گناه داره الهه همش میترسه و نگرانه بزار اون ارامش داشته باشه منم قول میدم دیگه سر به سرت نزارمو دیگه سوال جوابت نکنم دوست دارم و همیشه کنارت میمونم تو هرشرایطی😘😘😘

به بعضیام باید گفت اگه حس میکنی خیلی تو بارته واست گاری بگیرم   
عزیزممم 😔   حتما براش بنویس البته اگر میدونی که مطمئناً میخونه و درکت میکنه و اخرش نمیگه با م ...

دوست ندارهصحبت کنه و تا شرو میکنم با پرخاش گری خاطمه میده به دردام

به بعضیام باید گفت اگه حس میکنی خیلی تو بارته واست گاری بگیرم   
زیاده

😒😒😒حالا اگه قطره چکونی میزاشتم همه میخوندن اون وقت میگن چرا یه دفه نمیزارین عیب نداره گلم مهم شوهره که بخونه البته اگه اونم نگه زیاده

به بعضیام باید گفت اگه حس میکنی خیلی تو بارته واست گاری بگیرم   
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز