ساعت یک اتو کردم لباس شوهرم برا صبحش این تا من رفتم دستشویی اومد دست زد دوتا انگشتاش یکم سوخته ن خیلی هرکار مبکنم نمیخوابه استامینوفنم داد
دوساعت منو گذاشته تو آسپزخونه دستش زیر آبه
هرکار میکنم اب ببندم داد بیداد میکنم مجبوری تحمل میکنم جیغ نزنه همسایه ها اعتراض میکنن