2777
2789
عنوان

مجبورم که بسازم

188 بازدید | 8 پست

شاید بعضیا یادشون باشه که چندتا تاپیک برای زن صیغه ای شوهرم زدم،بعد از دعوای سختی که هفته قبل داشتیم و پدر و مادرم هم اومدن،مجبور شدم باهاش کنار بیام و به هیچی این مرد کاری نداشته باشم جلو مامان بابام کفتم زن داره ولی شوهرم گفت نه نداشتم و ندارم ولی حالا که گفتی میرم میگیرم،خلاصه مطلب بابام یه خورده باور کرد ولی مامانم فک نکنم،بابام گفت تو اصلا به شوهرت کاری نداشته باش ،زیاد بهش گیر نده دلتون برا بچه هاتون بسوزه،نمیدونم چرا اونموقع لال شده بود له بابام نگفتم دروغ میگه خودم پیام‌آور دیدم ولی نمیدونم چرا نگفتم،چون زندگیمو دوس دارم،حالا کاریه که شده مجبورم خانوما،،،پس بهم سرکوفت نزنین،،ولی یه چیو که فهمیدم اینبود که میدونم شوهرم از ابروشمیترسه و یجوری پیش مامانبابامگفت که میگفتمن مقصرم بهش شکدارم کارهاشون زیر نظردارم،خلاصهدیگه دارم میسازم یعنیمجبورم،اصلا دوس ندارم کنارش بخابم مگهوقتی که رابطه باشهاونم هفته ای یکبار،،اونم مجبورم چون دارم باهاش زندگی میکنم نمیخامبچه هام مارو اینجوری ببینن،خیلی برام دعا کنین،دوستانم آیا به خاطر بچه هام این تصمیمی که گرفتم درسته،؟من همه چیو سپردم به خا،شاید قسمتاینبوده بچه ها من دیر ازدواج کردم نمیخام دشمن شاد بشم و بعدا پشیمون بشم ببخشید طولانی شد

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792