بعد قرنی شب عیدی دعوت کرد شام بریم خونش
دو تا دختر ۲۱ و ۱۸ساله داره
رفتیم نشستیم یهو دیدم دو نفر غریبه هم هستن
دوستای دانشگاه دخترشم با ما دعوت کرده بود که من اصلا خوشم نیومد و راحت نبودم
نمیشد حرفای خانوادگی زد
یجوری بودن دخترا ، یه ریز حرف میزدن و میخندیدن
با حجاب و پوششای عجیب غریب که صد رحمت به لختی!!
خیلی ناراحت شدم حتی سر سفره هم اوردشون و سفره جدا ننداخت برا دختر و دوستاش تو اتاقشون
من خیلی ناراحت شدم