من خودم معلمم ۲۴سالمه یکبار جدا شدم بچه ندارم من پارسال یه پسر که اشنامون بود رو دیده بودم تو ماه محرم بعد ازش خوشم اومده بود پسره هم قبلا عاشق دختر عمم بود تو اینیستا همو فالو کردیم اومد گفت شبا با عشق دختر عمت میخوابیدمو عاشقش بودم من خیلی ناراحت شدم دختر عمم هم ازدواج کرده بعد یهو گفتت میشه با هم اشنا شیم اونم بدون اطلاع پدرو مادرمون گفتم من شرطم اینه زیر نظر خانواده ها اشنا شیم بعد گفت تمام بعد خواهرش اومد گفت برادرم درگیر کاره وقت رابطه نداره من فقط عشقمو اعتراف کردم پسرع هم تو جانبو کار میکنه میدونم گند زدم تورو خدا باهام حرف بزنید
خب چیو گند زدی؟
بهش فکر نکن
نه عزیزم
چرا این قدر خودت رو اذیت می کنی
پیشنهادی دادی
حد و حدودی داشتی
حالا نشد
دل شونم بخواد
دختر به این خوبی
عزیز دلم، اول از همه بدون که احساساتت کاملاً قابل درکه و هیچ‌کدوم از کارات به معنی "گند زدن" نیست. تو فقط دلت خواست صداقت داشته باشی و احساساتتو بیان کنی، و این اصلاً چیز بدی نیست. اینکه شرط آشنایی زیر نظر خانواده گذاشتی نشون می‌ده چقدر عاقل و بااحترامی.
پسره اگه واقعاً قصدش جدی بود، نه گذشته‌ی عشقش به دختر عموت رو به روت می‌ریخت، نه بعدش عقب می‌کشید. این رفتارش بیشتر نشون می‌ده که خودش هنوز تو ذهنش درگیره و آمادگی ورود به رابطه‌ی جدید رو نداره.
ناراحت نباش عزیزم، این تجربه فقط نشون داد چقدر تو قوی، محترم و بااحترامی. یکی که لیاقت دلتو داشته باشه، حتماً میاد سر راهت، اونم با افتخار، نه دودلی
عزیزم فراموشش کن
فکر میکردم افرادی که جدا شدن برای بار دوم انتخابشون خیلی هوشمندانس
جدای ازین
هیچ جنس مذکری
هییییچ جنس مذکری
جنبه شندین اولین دوست دارمو نداره
اصن بیشتر هلاک کسایی ان که سخته به دست آوردنشون
اینا نزده میرقصن خدانکنه باهاشون چشم تو چشم بشی یه جوری قیافه میگیرن و پیش خودشون میگن سبحان الله عجب جذابیم که نگو
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
