2777
2789
عنوان

قوم شوهر و جاری جدید

3099 بازدید | 95 پست

سلام من هشت ساله عروس خانوادم وعروس بزرگه.رابطم  قبلا با خانواده شوهر خوب نبود ولی یکساله خوب شدیم.برادرشوهرم همین یدونه ودوتا خواهردارن.برادره خیلی باهام خوبه حتی اولین کسی بودم که گفت میخواد فلان دخترو بگیره بعد به خانواده خودش گفت.

وقتی خواستن برن خواستگاری که دختر خواهرشوهرم گفت زن دایی پنجشنبه خواستگاره،دیدم مادرشوهرم اشاره دادنگو.که من از قبل برادرشوهرم اومد خونمون وگفت.

بعد برا خواستگاری مادرش اصلا بهم نگفت برادرشوهرم اومد دنبالمون چندبارم زنگ زد.موقع رفتن مادره اومد که آرایشم کن.

بعد برا آزمایشو خرید رسم هست از دوخانواده دونفر برن با عروس داماد.که شب آزمایش برادرشوهرم اومد خونم که فردا میریم آزمایش.فرداش رفتم خونه مادرشوهر یک کلمه نگفت.خواهرشوهرم اومد خیلی زبون درازو بی شخصیته.گفت آزمایش خوب بود وشما رو نبردن آزمایش گوزم نبودین.من بودم.مادرشوهروخواهرشوهر.بعدگفت باتونبودم... پیام دادم برادرشوهرم تبریک گفتم.اونم شب با مادرشوهرم یک بسته کیک آوردن خونمون.بعد برا خریدهم همون خواهرشوهرم باهاشون رفت واصلا مادرشوهرم شب قبل خونم بود یک کلمه حرف نزد.اصلا خرید هم نشونم ندادن.شب هم کا رفتیم طلا براعروس بردیم مادرشوهرم بهم زنگ زد.من طبقه بالاشون زندگی میکنم.رفتیم برادرشوهرم جفت عروس بود صدام کرد من میرم پیش مردها جا من بشین.نشستم جاری به خواهرشوهرم اشاره داد بیا گفت پیشم بشین خواهره گفت زن داداشم هست گفت باتو راحتم.خیلی ناراحتم.میخوان خانواده جاری رو دعوت کنن.منم نمیخوام برم خونه مادرشوهرم زشت نمیشه با این رفتارهاشون.درضمن جاری برا آزمایش وخرید خواهراشو نبرد زن داداشاشو برد.به شوهرم نگفتم این حرفارو.تازشم برا همه مثلا شوهرم.خواهراشوهرم وشوهراشون ومادرشوهرم لباس گرفتن برا من نه

سایه جون قدیم هستم

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

ب نظر من برو چون اگه نری فک میکنن حسادت کردی یا پیش برادر شوهرت بد میشی حداقل اینقد برادر شوهرت دوست داره نزار از کوچکترین مساله اتو بگیره کینه بشه براش فک کنه دوست خوبی براش نبودی 

اگه اسمم دخی باکلاسه واسه اینه ک فراموش نکنم من زنی بودم ک اوج جوونیمو و شیطنتمو  گذاشتم پای شوهرم چه محبت ها ک نکردم از بهترین لباسها گذشتم از کمترین تا بیشترین خرج گذشتم تا بتونه ب خودش برسه بهترین ماشین خرید مغازه زد من از ارزوهام گذشتم تا ب ارزوهاش رسید 😔 اما جوابم این بود کتک فحش تهمت خیانت و بیرون شدن  از خونم😔 من مادر بودم نتونستم زندگی دخترمو تباه کنم چون پدر خوبی برای دخترم بود نخواستم در حقش ظلم کنم و زندگیش بشه پر از استرس و غم ...دختر من هم پدر میخواست هم مادر پس موندم اماااا شوهرمو از قلبم بیرون کردم الان من یه دخی باکلاسم 😍 انواع لاکارو دارم یه عالمه ماسک و کرم و اسکراپ  انواع لباسا رنگی رنگی یه دختر ژیگول و شیکم یه دختر شاد و خوش رقص دوستای خوب و پایه دور همی و مهمونی من حتی برای خودم کادو هم میخرم  من دیگه از چیزی نگذشتم من خودمو تو محبت کردن ب پای مردی ک لیاقت نداشته بود گم کردم من سخت درگیر شستن و روفتن و شوهر داری و پس انداز بودم خودمو از همه چیز انداخته بودم   ☹️اما الان  این منم یه دختر ک زندگیش واسه خودشو دخترشه😉 ک و ن لق بقیه ک باعث ازارم شدن 😝تنهایی و عشقه 

به نظر من اینقدر توقع نداشته باش ادم خوشبخت سطح توقعش باید پایین باشه . اینقدر نیاز نداشته باش بهت توجه و تعارف کنن یا برات هدیه بگیرن آوردن تشکر کن لطف کردن نیاوردن هم ناراحت نشو تو هم نمیخاد به خونواده شوهر خوبی کنی همینکه بدی نکنی کافیه و خوبی حساب میشه

به نظر من اینقدر توقع نداشته باش ادم خوشبخت سطح توقعش باید پایین باشه . اینقدر نیاز نداشته باش بهت ت ...

آخه عزیزم اونا انتظار زیاد از من دارن.بعد خودشون اینجور

سایه جون قدیم هستم
ب نظر من برو چون اگه نری فک میکنن حسادت کردی یا پیش برادر شوهرت بد میشی حداقل اینقد برادر شوهرت دوست ...

منم فقط برا برادرشوهرم دودلم که برم یانه.ولی اگه دیر گفتن بهم نمیرم میگم آمادگیشو ندارم بیارم

سایه جون قدیم هستم
منم فقط برا برادرشوهرم دودلم که برم یانه.ولی اگه دیر گفتن بهم نمیرم میگم آمادگیشو ندارم بیارم

نه برو در هر صورت ولی اگر دیر گفتن شما هم خیلی دیر برو و بگو که چون دیر گفتید آماده نبودم و دیر اومدم 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز