از خودم بدم میاد،از شرایطی که توش بزرگ شدم همش بحث دعوا کتک اعصاب خوردی و داد و هوار بخاطر همین از بچگی هم افسردگی دارم،هم اضطراب شدید و بدتر از اون به خاطر اینکه همیشه اومدم حرف بزنم بهم گفتن تو یکی حرف نزن کلا زیاد نمیتونم راجب مشکلاتم حرف بزنم یا گله کنم از کسی
نامزدم تازه اینا رو گفت
شات رو الان میذارم
بزار عزیزم
بزار
بزا
اسی بزار دیگه
اسی اومد بلایک
چی گفته؟
لعنتی بعضی مردا مغزتون میخونن من یه فامیلمون هست متاهل از من خوشش اومده بود من ازش چندشم میشه مغزم رو میخونه واقعا یه بار جلو همه باهاش دعوام شد جلو خانومش مثل سگ بهش پریدم حالم بهم میخوره ازش فردا هم باید ببینمش تحملش کنم خدا بخیر کنه
هممون یسری تروما از بچگی داریم حالا یا ارثی رسیده یا تجربه داشتیم ت این زمینه کتاب بخون با خودت حلش کن.. ت ادم ترسو نیستی فقط یه تجربه بنظرم داشتی یا حس تنهایی دیدی یجا یا هر چی ک این خیلی راحت میتونی با خودت حلش کنی و زندگی شیرین داشته باش حتما برو دنبالش دختر خوب
