بعد به پارتنرم گفتم برم یا نه گفت نه خسته شدم از داستانات لازم نکرده بعد الان گوشیشو خاموش کرد سابقه داشته به مامان من زنگ بزنه منم به مامانش زنگ بزنم؟
آدمی را آدمیت لازم است.....عود را گر بو نباشد هیزم هست. عشقای زندگی من خلاصه شدن تو سه چیز پتوم، بالشتم،تختم.خدایا شکرت که اینا رو همیشه دارم 😍🌈همیشه عشق باشد همیشه برکت.۶۵۰ باشگاه پروازی.
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
خانم های خوشگل هیچوقت باهم پرابلم نداشتن🎀 آدما حتی اگه بخوان هم نمیتونن نسبت به هم بی تفاوت باشن/صبر میکنم تا صبرم تمام شود، صبر میکنم تا خدای مهربان به من اجازهی انجام کارم را بدهد، صبر میکنم تا از صبرم کوه ها آب شوند، صبر میکنم تا صبر بداند من بر چیزی تلخ تر از صبر، صبر کرده ام
تو برای رفتن پیش دختر خاله ت از پارتنرنت اجازه میگیری😐
راضی بودن به مشیت الهی آرتور أشی قهرمان تنیس جهان در سال 1983 بود که بر اثر تزریق خون آلوده به ویروس ایدز به این بیماری مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد. در جواب نامه طرفدارانش پاسخی داد که پاسخی تاریخی در جهان شد. او پرسیده بود من از این کار خدا در حیرتم که چرا در بین این همه انسان بد، خداوند تو را برای این ویروس انتخاب کرد؟ اشی در پاسخ گفت: در سال 50 هزار کودک در جهان تنیس بازی میکنند. 5 هزار نفر آنها حرفه ای می شوند و 500 نفر برای جام جهانی برگزیده می شوند. و از میان آنها 4 نفر انتخاب شده و به نیمه نهایی میرسند. آن گاه که جام جهانی را با غرور در دستانم گرفته بودم هرگز نگفتم خدایا چرا از بین این همه تنیس باز مرانفر اول جهان برگزیدی؟ و اکنون نیز که در دام بلایش گرفتار شده ام هرگز نخواهم گفت خدایا! چرا مرا به این خون آلوده انتخاب کردی؟ و این مقام مثبت اندیشی و شکر و توکل و رضا به حضرت حق است.
±عاشق بودن رو با عزت نفس نداشتن قاطی نکنید دوستان، کسی که عزت نفس داره حتی اگه عاشق هم باشه ببینه طرف مقابل نمیخوادش رها میکنه. اینکه ول نمیکنین و ضعفهای شخصیتیتونو پشت کلمه «عاشق» قایم میکنید خیلی بده. بهم گفت:تو دختر خوبی هستی، اما...اصلا اجازه ندادم باقی جمله ش رو بگه!با لبخند نگاهش کردم و گفتم:اما چی؟ از من خوشگلتر چشمت رو گرفته؟! یا مثلا هنوزم توی حسرت نفر قبلی هستی و الان فهمیدی من نمیتونم جایگزین مناسبی برای اون باشم؟! اما چی هان؟ دختر خوبی هستم اما دلت جای دیگه س و اصلا هم گناهی نداری؟! یا مثلا دلت رو زدم و دوست داری افراد جدیدی رو تجربه کنی؟ دلت تنوع میخواد؟ تنوع طلبی؟ اما چی آقا؟! فکر کردی مثلا من دلم میشکنه اگر رک و راست بگی من رو نمیخوای؟! مرد باش بابا...! نترس! من حرفه ای زندگی میکنم. تو هر لحظه حق داری که من رو نخوای. منم جلوت رو نمیگیرم. چون بودن و موندنی که به خاطر خواهش و التماس باشه، مفت نمی ارزه. دیگه دوستم نداری؟! خب رک بگو. ناراحت نمیشم! من عزت نفس دارم آقا! و به لطف همین عزت نفس، در جواب هر رفتنی، یه جمله میگم: "به سلامت. آرزوهای قشنگ دارم برات." چی فکر کردی؟! که اگر بگی من رو نمیخوای، میگم نه تو رو خداااا بمون؟! نه بابا! من انقدر حقیر و آویزون نیستم. اینکه تو من رو نمیخوای، اصلا به این معنی نیست که من بدم یا چیزی کم دارم. من فقط توی سلیقه ت نیستم، همین...! مرسی که این مدت برام وقت گذاشتی. برو دنبال آرزوهات، اصلا هم به من فکر نکن، چون من واقعا ناراحت نیستم! ناراحت نیستم چون برات آرزو نبودم. من سهم کسی میشم که براش عین آرزو باشم. خوشحالم که زود فهمیدم برات آرزو نیستم. مراقب خودت باش خوشتیپ. خدانگهدار. اوه راستی! یه روز به خودت افتخار نکنی که من رو تجربه کردیا... اوکی؟! من خودم خواستم که باعث تجربه تو بشم... توهم فتح کردن من رو نداشته باشی! بای بای...🖤