2777
2789
عنوان

فقط خانومای متاهل نظر بدن

201 بازدید | 10 پست

راهنمایی میخام

وای خانوما خیلی ناراحتم

من بنا ب شرایطم هرهفته از همسرم که تو عقدیم دورم

اخرهفته ها برمیگردم خونمون و همسرم میاد پیشم

منم دیشب تازه رسیدم،همسرم اومد ترمینال دنبالم و رسوند منو خونه شب هم موند

امروز هم یکم باهم گشتیم و قرار شد بعد شام بره خونشون...

بعد خاهرش زنگ زده داداش کی میای زنگ زدم بهت بگم دیگه پاشو بیا:/

اولین بارش هم نیست این حرکت حالا خودش مدام خونه دوستاشه امروز هم حتی خونشون مهمون بود ک بگم حوصلش سر میره فلان

منم یک هفته همسرمو نمیبینم واقعا از این حرکت ناراحت میشم چون قبلن هم انجام داده بود و یه بزرگتر نیست انگار ک جلوشو بگیره بگه زشته زنگ نزن


میخام بهم بگید چ کاری درسته؟

ب شوهرم بگم ب شدت سبک میشم ولی دوست ندارم بگم ک جلوش از این ادمای دعوایی دیده بشم


ادامه..

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:)                                                    تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم     غزلشونم♡

خونه خودشون هستم ی جور اذیتم میکنه

همسرمم اینجاس ی جور

جالبه من با همسرم حتی بیرون بریم همسرم هول و استرس که ی وقت جلو خواهرم نگی رفتیم فلان جا هااا حواست باشه هااا استوری نزاریا هایدش کنیا اووووه

خدانکنه بفهمه با شوهرم رفتیم فلان جا، قهر و هزارجور رفتار ک چرااا منو نبردید

برا بیرون رفتن با شوهر خودمم باید از ابجیش بترسم چون ناراحت میشه اونو نبردیم

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:)                                                    تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم     غزلشونم♡

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چندسالشه خواهره؟

۱۷

ی عده تو سایت میگن کوچیکه

ولی ۱۷ کجاش کوچیکه برا این کارا

دیگ باید بفهمه داداشم زن گرفته الان پیش زنشه ینی چی برم زنگ بزنم بگم بیا خونه

یا هرجا رفتی چرا منو نبردی

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:)                                                    تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم     غزلشونم♡
کامنت دوم که گفتی شوهرت گفته به خواهرم نگو رفتیم بیرون چرا باید اینطور باشه؟دقیقا خواهر شوهرت شده مو ...

دقیقا همینطوره

خونه خودشون ک میرم دوتا خواب بیشتر ندارن

من خب عروسم خجالت میکشم برم هال بخابم بعد پدرشوهرم بیاد رد شه فلان اون دختر خونس هرجا بخابه راحته

حالا بخاطر برادرش یک شب تو اتاقش نخابه...

همسرم هرسری ازش خاهش میکرد ک بره تو هال بخابه دعوا و درگیری و اخم و تخم

وای اولا باورت میشه نمیرفت و با منو همسرم تو یه اتاق میخابید😐😭

همچنان یادم میوفته از عصبانیت قلبم تند میزنه

۱۷سالشه

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:)                                                    تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم     غزلشونم♡
۱۷ی عده تو سایت میگن کوچیکهولی ۱۷ کجاش کوچیکه برا این کارادیگ باید بفهمه داداشم زن گرفته الان پیش زن ...

ببین عزیزم باید با شوهرت صحبت کنی سن خواهر شوهرت هم کم نیست و یه جورایی هم دیگه عقلش میرسه، این که بعضی وقتا مثلا ماهی یکبار یا هر چند وقت یکبار باهاتون بیرون بیاد هیچ اشکال نداره ولی اینکه بخواد یکسره مثل کنه بهتون بچسبه درست نیست که 

حالا گیریم به داداشش وابسته ست مگه مادر یا پدر نداره؟ 

دقیقا همینطورهخونه خودشون ک میرم دوتا خواب بیشتر ندارنمن خب عروسم خجالت میکشم برم هال بخابم بعد پدرش ...

نه عزیزم اصلا خودتو ناراحت نکن ولی جوری هم رفتار کن که با دختره زیاد گرم نگیری بفهمه غیرمستقیم که بهتون نچسبه

ببین عزیزم باید با شوهرت صحبت کنی سن خواهر شوهرت هم کم نیست و یه جورایی هم دیگه عقلش میرسه، این که ب ...

دقیقا اینجوری نیس ک کلا دوتایی بریم

بعضی وقتا خودش میاد بعضی وقتا با مادرشوهرم ۴تایی میریم

همون انگار همسر من پدرشه...

وابستگی هم ک همش بهانس علنا حسادت میکنه

با خودم میگم اینم چن وقت دیگ شوهر میکنه فقط داره دوره عقد منو زهر میکنه


بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:)                                                    تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم     غزلشونم♡
دقیقا اینجوری نیس ک کلا دوتایی بریمبعضی وقتا خودش میاد بعضی وقتا با مادرشوهرم ۴تایی میریمهمون انگار ...

آره کاش زودتر شوهر کنه اگه دیدی ادامه دار بود خیلی رک بهشون بگو که ما هم نیاز به خلوت داریم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز