ظهر گرما تو خیابون منتظر تاکسی و اسنپ بودم گیرم نمیومد، یه پسره رد شد گفت من مسیرم همون سمته بیاین ببرمتون، گفتم نه ممنون،گفت الان هیچ چی گیرت نمیاد من مسیرمه، گفتم باشه کرایتونو میدم
سوار شدم، توراه گفت من ازت خوشم اومده بود، بیا باهم بریم تو رابطه،و سنشو گفت، من شش سال ازش بزرگتر بودم ولی قیافم بی بی فیسه مشخص نیس، گفتم نه آقا پیاده میشم، نمیزد کنار جیغ زدم وایساد
با ماشین دنبالم راه افتاد، بعد پیاده شد از ماشینش دنبالم راه میومد، داشت آبرومو میبرد😞منم به دروغ گفتم شمارتو میزنم بعد زنگت میزنم،اسنپم رسید سریع سوار شدم رفتم... میترسم کسی دیده باشه فکری کنه
میدونم کارم اشتباه بود نبایداعتماد میکردم ولی من تو گرما عصبی میشم باید زود برم خونه