شاید از دلتنگی ودوری که در آینده قراره اتفاق بیفته داره ناراحتیشو اینطوری وبرعکس نشوت میده شاید فکر میکنه چون ازدواج کردی باید ازت دل بکنه ناراحت نشو ببین مشکلش چیه مامانا هم گاهی دچار بخران وتناقض رفتاری میشن باور کن افسردگی فقط خاص نوجووونا نیست شاید افسردگی قبل از عروسی دخترشو گرفته😂
وابسته بودیم من رفیقی ندارم و تنها رفیقم مادرمه
امااا نظر من این نیست مامان من اصلا از اینکه دارم میرم ناراحت نیست اصلا تازه خوشحالع🙂همش میگ تو ک خونه نیسی منو بابات باهم دعوا نداریم با اینکه خواهرم میک اتفاقا تو نیسی هم همین دعوا های سطحیو دارن نمیدونم چرا تو رو بهونه کرده
آفففرین
چرا رفتی سفر
چرا رفتی فلان شهر عروسیتو گرفتی
چرا تو سفر فلان لباسو پوشیدی
چرا تو رفتی اونجا من نرفتم
ما ماه عسلمون شروع شد ماه عسل مادرم هم بلافاصله شروع شد هر جا من میرفتم تا دو پله جلوترشو نمیرفت آروم نمیگرفت
من دارم بهت میگم دیگه
دقیقا همینیه که میگم
الان فک کرده دنیا داره تموم میشه تو داری میری میخواد خودشو قانع کنه که ازت متنفره
تو هم بند نافتو با دست خودت قیچی کن
وگرنه بعد ازدواج دخالتاش زیاد میشه
که امیدوارم نشه البته
وای اره همینهه چرا اخه باید حسادت کنن من واقعا متعجب میشم
حتی بااینکه خودش خیلی اوایل همسرمو قبول داشت حالا ک ۶ ۷ سال میگذره میگه چرا باهاش ازدواج کردی
حتی یبار گفت شوهرتو ول کن بیا شهر خودمون
یبارم گفت طلاقتو بگیر بیا اینجاخونه بابا(با شوهرم مشکلی نداشتم واقعا)
ولی باور کن اگه طلاقمو میگرفتم خودش اولین نفر میگفت بیخود کردی جداشدی من کی گفتم و...
واقعا خسته ام کرده بود از این اخرا
