عزیزم صبحی خواب دیدم اومدم دیدم روتختم یه دختر بچه تازه دنیا اومده بود لباس صورتی پوشیده بود ولی خبلی درشت بود مثلا یه چندماه ها میخورد اولین کاری کردم دیدم ببینم دست وپاش سالمه دیدم سالمه بعد هی میگفتن بچه ی منه منم گفتم نه بابا من کی زایمان کردم زایمان نکردم بعد همه میگفتن بچه توئه من هم خوشحال بودم هم نه.ته دلم خوشحال بودم که خدا بهم دخترداده ولی ته دلم نه چون فک میکردم این بچه رو دنیا نیوردم
بعد گفتم وای اگه دنیا اوردم خوبه چقدر راحت زایمان کردم اصلا نفهمیدم. بعد به شوهرم گفتم وای شکل کیه گفت معلوم نیس
بعد رفتم یه جایی گفتم بذار ببینم اگه بچه ی منه سینه ک فشار بدم ببینم شیرمیاد یانه .ولی نیومد ولی اون یکی فشار دادم دردمیکرد سینه راستم. مثل کسی که اولش شیر سفته سخت میاد
یعنی تعبیرش چیه عزیزم؟
خودم ارزو بچه ی دومم دارم ولی شوهرم راضی نمیشه