اونایی که خانواده شوهرشون سمی ان و کنار اومدن بیان

عزیزم آدم های سمی رو از زندگیت حذف کن

کنار نیومدم 

قطع رابطه کردم

مامانش سمی ترین موجود دنیاس

اصلا اهمیت نده عزیزم ،

فاصله بگیر 

واسه خودت اهداف خوبی داسته باش

یه هنری ورزشی، کاری ...

گلم تو زندگیت هر کی باعث حال بدت میشه دوری کن ازش میخواد هر کی باشه همسرم خدا رو شکر یه خصلت خوب که داره اینه هر کی باعث ناراحتیمون بشه چ من چ خودش کلا از زندگیشمون حذفش میکنه ده ساله ازدواج کردم اندازه تعداد انگشتان رفت و امد نداشتم با خانواده همسرم 

چون همسرم روز اول گفت من از خانوادم خوشم نمیاد 

خانواده خودمم ک چهار پنج سال یبار شاید برم 

یه جورایی کنار اومدیم

یا باید اینقدر اعصابت آروم باشه که حرفاشو از یه گوش بگیری از اون یکی در کنی 

یا باید حذفش کنی و دورشو خط قرمز بکشی

من تو زندگی خودم اولی رو انتخاب کرد

بگو مادر شوهر جان بهتره بجای زخم زبون زدن رو مشکلات خودتون تمرکز کنید 

دوری و دوستی را درپیش بگیر ...

روزی صدبار بگو تو شبیه یه درختی ریشه و اساس داری مبادا با باد عادی (حرفای مردم) از ریشه دربیای و یا سست بشی 

روزی هزاربار بگو من به این دنیا اومدم که شاد و مستقل باشم و به عزیزانم خدمت و گوش به فرمان خدا باشم ادمهایی که ذات شیطانی (حسود،بخیل،و...) هستن نمیتونن من را ازریشه سست کنن چون همچین اجازه ای نمیدم ...

روزی ده بارهم بگو ترجیح میدم بجای حرص خوردن دیگران را حرص بدم پس گوربابای بقیه ....

ادمهایی که هیچی نیستن و اعتماد به نفس پایینی دارن دائم دنبال نصیحت و یا ایراد از دیگرانن و خودشون را پشت نقاب قایم میکنن نگاهش کن و خنده مرموزانه بزن و بگو باش ب حرفاتون فکر میکنم ....بعدم بشنو و رد شو

برای اینکه حزصش بدی همیشه جلوش از زبان دیگران از خودت تعریف کن. مثلا فلانی گفت من چقدر زنیت دارم .‌اون یکی گفت من چقدر سلیقه دارم و .....