من همسرم کارش جوریه ک چند روز خونه هست چند روز سر کار پنچ ماه ازدواج کردیم اوایل برام سخت بود ولی الان روز ب روز سخت تر میشه خونه خودمون شب ها تنهایی میترسم ویلاییه پشت خونمون هم خیلی زیاد سگ هست شبا سرو صدای زیادی دارن وقتی همسرم میره میام خونه مامانم ولی دیگه خسته شدم ادم وقتی ازدواج میکنه دوست داره یه حدو مرز و یه احترامی بین خودش و خانوادش باشه
از طرفی هم واقعا در خودم نمیبینم ک شب تنها باشم
از طرفی هم خواهر شوهرم میتونه گاهی بیاد پیشم ولی خب تا کی میخوام اون طفلک رو هم اواره کنم و بعدشم راحت نیستم
خیلی حس بدی دارم واقعا اذیت میشم 💔💔
میشه بهم راه حل بدین بگین ک چ کنم؟؟ 🥺🥺