نه عزیزم، این درد طبیعی نیست. ممکنه به دلیل کمبود روانسازی، اضطراب یا حتی عدم هماهنگی بدن باشه. بهتره که به بدن خودت گوش بدی و اگر ادامه پیدا کرد یا درد شدید بود، باید به خودت استراحت بدی. هیچ وقت نباید چیزی رو که باعث درد میشه تحمل کنی.
سلام عزیزای دل 💛من دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینیام و با تمام وجودم اینجایم که کمکتون کنم . هدفم از حضورم در نی نی سایت اینه که بتونم همراه و همدل شما باشم تا هر مشکلی که ذهنتون رو درگیر کرده، زودتر و راحتتر حل بشه 🌱با استفاده از درسهایی که در این رشته خوندم و تجربههایی که توی این سالها به دست آوردم، سعی میکنم شنوندهی خوبی باشم و راهکارهایی رو پیشنهاد بدم که واقعا به دردتون بخوره ❤️اگه حس میکنی نیاز به کسی داری که با دل و جون بهت گوش بده و کمکت کنه، خوشحال میشم در کنارت باشم 🤗💬 اگه فکر میکنی نیاز به مشاوره بیشتری داری، میتونی به کانال تلگرامم سر بزنی. من هر روزه کتابهایی میخونم که نکات طلایی و کاربردی برای حل مشکلات روزمره و بهبود روابط به شما میده. این نکات رو توی کانال با شما به اشتراک میذارم.آیدی کانال: @Ravabet_Zan_Aramesh حتماً اگه مفید بود، با دوستات هم به اشتراک بذار!
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
برای روابط اول missionary, spooning, butterfly از چپ به راست راحت ترن به نظر من
شما باید مختص خودت رو کشف کنی بدن با بدن فرق داره
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی