دائما در حال تمیزکاریم.همین الان دراز کشیدم از صبح نزدیک ۱۰ ک بیدار شدم.با ۳ تا بچه کوچیک انتظار دارم خونم برق بزنه.دیروز خواهرم اتفاقی اومد خونم گفت با ۳ تا بچه چه جوری زندگیت انقدر مرتبه ولی ب معنای واقعی سرویس شدم.چند سالی هست درگیرشم.
شما با این حقیقت چه جوری کنار اومدین ک بچه ک میاد لزومی نداره همه چیز سرجاش باشه؟ اینم بگم خیلی ناراضیم الان ب نظرم یخچالم انباریه سرویسام جرم گرفتس و .. همه چیز ب چشمم کثیف میاد.چند وقت پیش بعد ۸ ماه رفتم مهمونی خونه خواهرم.رفتم پشت بومشون حالم بد شد از شلختگی و کثیفیش مثل دیوانه ها ۳،۴ ساعت وایسادم اون بالا رو تمیز کردم.بگو حداقل یه طرفی میری بشین 🤕🤕🤕🤕