پارسال اوایل محرم بود ، هوا خییییلی گرم بود ، خیابونا رو با ماشین چرخ میزدیم و از این دسته به اون دسته عزاداری میچرخیدیم و یکم گوش میکردیم و یه چایی هم میخوردیم
همینطور که میچرخیدیم یه آقایی جلوی خونش یه کلمن بزرگ گذاشته بود و خیلی بهداشتی و تمیز شربت تخم شربتی زعفرانی پخش میکردن
من و شوهرمم یه لیوان خوردیم و هر دومون از این شربت خنک و خوشمزه به وجد اومده بودیم ، انقدر این شربت خوشمزه بود فکر کنم هیچ جا مثل اونو نخورده بودم ، جالبه شوهرم هم از چیزای شیرین حال نمیکنه و حسابی خوشش اومده بود
فرداش من به شوهرم گفتم اونقدر اون شربت به من چسبید بیا ما هم ربت درست کنیم جلوی یه هیئت دیگه پخش کنیم ، شوهرمم گفت کلمن بزرگ و وسایل نداریم خودشم باید از قبل یخ درست میکردیم و نمیشه
بعد شوهرمم گفت اتفاقا منم از دیشب فکر اینم که کاش ما هم یه چیزی نذری بدیم
خداروشاهد میگیرم پولمون خیلی کم بود و ما هم دستمون تنگ بود مستاجر بودیم و با کلی قسط وام
خلاصه شوهرم گفت یکم پول دارم بیا ساندویچ کالباس درست کنیم
روز تاسوعا حدودا ۱۰۰ تا ساندویچ کالباس درست کردیم و با ماشین به مردم پخش کردیم
درست یک ماه بعد ۲۰ میلیون از یکجایی بهمون پول دادن دقیقا ده برابر پولی که خرج کرده بودیم
حالا فکر میکنی تموم شد؟ برو تلپیک قبلیمو بخون و ببین چطور چند ماه بعدش به لطف شاهزاده علی اکبر و امام حسین خونه خریدیم❤
امام حسین زیر دین کسی نمیمونه
حتی شده ۵ هزار تومان ایام محرم نذری بدین حتی شده یه بسته نمک بخرید همون لیوان شربتی که جیگر منو شوهرمو خنک کرد شاید با یک بسته نمک شما هم دل یکی بلرزه و زندگیش عوض بشه❤
به امید اینکه همه مستاجرا صاحب خونه بشن به حق جوانی حضرت علی اکبر امام حسین❤
