وای دارم دیوانه میشم خونمون یه بوی بدی میده از صب تا شب خونه جاریم و خواهر شوهرامم اونجام خدایی مهربونن ولی معضبم خیلیم زود زود گشنم میشه مامانم اینا نزدیکم نیستن خیلی تو عذابم
چیکار کنم احوالاتم خوب شه...از زندگی سیرم انگار ظهر یه دل سیر گریه کردم و قران خوندم و بلند شدم رفتم خونه جاریم الانکه اومدم دوباره انگار میخام فرار کنم از خونم وای دارم دیوانه میشم