2777
2789

من خیلی ادم کم حافظه ایم بعد شوهرم داشت قلقلکم میداد یه کبودی سمت چپ شکمم دید بیشتر سمت ریشه رونم بعد گفت این چشه گفتم نمیدونم وایساد باهام دعوا کردن جوری رفتار کرد ک بهم تهمت زد رک نگفت چی ولی منطورشو رسوند از دیشب تا حالا دارم دیوونه میشم میخواستم برم خونه بابام نزاشت

فقط بچه هام هست ک موندم تورو خدا بگید چیکار کنم

کبودیشم یه حالت نیم حلقه بزرگه

مگه اعتماد نداره بهت؟

بگو من اگه می خواستم کاری بکنم اولای زندگیمون میکردم نه الان با دو تا بچه

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مگه اعتماد نداره بهت؟بگو من اگه می خواستم کاری بکنم اولای زندگیمون میکردم نه الان با دو تا بچه

اصلا حس میکنم نمیشناسمش ازش متنفر شدم

دیشب انقدر گریه کردم ک سه تا قرص خوردم اروم شدم

داغونم😭😭

خورده جایی حتما عزیزم این فکرا چیه اخه

منم بهش همینو میگم باور نمیکنه

کاش بچه هام بزرگ بودن تا خودمو راحت میکردم پسر بزرگم چقدر گریه کرد باهاش دعوا کرد ترسید ازینکه من رهاشون کنم برم😭😭😭

نمیدونم چیکار کنی، ولی میتونم بفهمم چه حال بدی داری الان

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز