سلام.چند ماهی هست به یکی از شهرهای ساحلی رفتیم. این قوم الظالمین پدرم رو درآوردن. تو این مدت مرتب همشون جمع میشن میان خونه ی ما. خواهر شوهرها بچه مدرسه ای هم دارن بازم ول نمیکنن. دو ماه یکبار تشریفشون رو آوردن. بعد همسر نامحترم یکبار من برادرم رو دعوت کردم گفت تو واسه چی بدون اجازه من مهمون دعوت میکنی. اوقاتم تلخ کرد