بابابزرگم خدا بیامرز یکی از باغدارهای شیراز بود
البته اون موقع که بابابزرگم باغداری میکرد و به باغ خودش و باغهای اجاره ایش می‌رسید، باغ هاش اطراف شیراز بودن
الان شده وسط شیراز
قلب شیراباغهای مهدی اباد
که قبلا میگفتن ده کره
بخوام دقیق بگم پشت قنادی کامران
شیرازی ها خوب میدونن که درباره چه باغی حرف میزنم و ارزشش چقدره
خب؟؟
بابا بزرگم که باغدار بود و جزو یکی از بزرگای محلشون حساب می‌شد یه پسر و سه تا دختر داشت یه خانمی هم میومد خونشون براشون نون می‌پخت زد و با این خانم آشنا شد و این خانم رو صیغه کرد و از این خانم هم صاحب دو تا بچه شد تها وقتی بچه‌ها کوچیک بودن مامانشون بچه‌ها رو آورد خونه بابابزرگم گذاشت و رفت رفت دنبال سرنوشت خودش
خب
رسید به شما؟؟
بچه اول با بزرگم یه پسر بود ا بهش می‌گفتیم دایی حسین توی کار میوه فروشی و مغازه میوه بود با یه درآمد خیلی عالی که اکثر میوه‌هاشم از باغهای خود بابابزرگم تامین می‌شد اون موقعی که کمتر کسی سواری داشت دایی من یه تاکسی بار داشته وام تعریف می‌کردند هر از چند وقتی می‌خواسته بره سفر قالی‌های دستبافشو می‌برده خونه اقوام می‌ذاشته که از دست دزدها به اصطلاح در امان باشه
دایییم ازدواج کرد صاحب سه تا بچه شد یه پسر و دوتا دختر متاسفانه درگیر اعتیاد شد و به شدت از طرف خانواده طرد شد و حتی بابابزرگم مجبورش کرد که از خونه بزرگی که همشون توش زندگی می‌کردن داییم بلند شه و بره جای دیگه زندگی کنه
لایک لطفا
به پربازدید خوش امدی
اون موقع دیگه دایی مغازه‌شو از دست داد داراییشو از دست داد سواریشو از دست داد دوستایی که دم به دقیقه توی مهمونی‌هاش بودن از دست داد فامیل‌هایی که باهاش می‌رفتن سفر از دست داد
اینقدر مسئله تعدادش برای همه سنگین بود که حتی خواهرهاش هم باهاش قطع رابطه کردن این باعث ناراحتی خانمشو بچه‌هاش هم شد که نباید توی این شرایط رهاشون می‌کردن
عزیزم کاش از قبل تایپ میکردی
من داشتم میخوندم برام جالب بود
اگه میشه سریع تر بذار
بابا بزرگم به رحمت خدا رفت و باغی که داشتند و هر سال از میوه‌ها و اجاره‌هاش استفاده می‌کردند رو بین بچه‌ها تقسیم شد ون موقع بود که بچه‌ها متوجه شدن که داییم سهمش رو به مبلغ خیلی کم به مستاجر باغ فروخته همه از این مسئله خیلی ناراحت بودن ون که باغهای اون منطقه جزو گران‌ترین باغهای سطح شیراز حساب میشه مه در عین حالی که از دستش عصبانی بودند دلشون هم می‌سوخت که چطور مفت و مسلم باغ به این خوبی رو از دست داده حدود ۱۶۰۰ متر باغ رو ارزون ارزون به مستاجر باغ فروخته بود
