من بارداري اولمع و هماتوم دارم شهر مامانم اينا ي ساعت با شهر منو شوهرم فاصله داره منم اومدم جا مامانم چن روز اينجا بودم ك ديدم هماتومم بيشتر شده شوهرم اومد مامانم نزاش باهاش برگردم گف تو بايد استراحت باشي اگ بري بچت سقط ميشه و فلان خانواده شوهرم هي بش ميگن زنت نميخاد بياد خونه زندگيش ب امان خدا ول كرده و فلان هيچكس دركم نميكنه من فقط ب فكر بچمم نميخام ع دسش بدم ب سختي با هزار دكتر حامله شدم