من تو اینستا آشنا شدم...شوهرم خز یه شهر دیگه بود من یه شهر دیگه درکمال ناباوری تازشم بهم گذاشتیم دیدم زنوشوهر شدیم 🥺
شوهرم مرد بدی نیست ولی اللن بعد چند سال زندگی پشیمونم که راه دور ازدواج کردم واقعا خیلییییی سخته ازدواج راه دور هیچکس .یشت نیست همش تنهای تنهایی شوهرم همش شبا میاد خونه واقعا دیگه خسته شدم😞
ما همسایه بودیم ولی سنتی اومد خواستگاری
منم تو اینستا
خب تو برای خودت درس بخون کار کن کلاس برو آنقدر کار هست از تنهایی در میای
مامان نشدی؟
تو کوچه، بچه محلمون بود
همشهریم .. از برنامه دیوار آشنا شدیم😂
ما تو راه محل کارمون
فکر کردم رفتی غربت
ما نزدیک ولی شوهر منم شب ۸ میاد
مسئولیت بچه ها همش بامنه و خودمم شاغل از پا دراومدم
اگه غربتی دوست پیدا کن
راضی نیستم صد در صد
۵۰ درصد راضی ام
توی خیابون ولی شماره اینا ندادیم
حال خواهرم خراب بود ادرس درمانگاه داد رسوندم خواهرم رو اونجا
دیدم اومده اونم 😅 اینطوری بود که به بهانه اینکه ببینه ما پیدا کردیم یا نه در مانگاه رو باهم اشنا شدیم 😌
ما هم فاصله بین شهرامون ۸۰۰ کیلومتره
یعنی بود چون من اومدم شهر همسرم
هنوز راضیم
با این که خانواده ساپورتیو و دوستای عالی دارم و دلم براشون تنگ میشه
امد خاستگاریم اشنا شدیم 🤣🤣🤣🤣
پسر خوبیه راضیم ازش
من مجردم خواستگارایی که داشتم یا فامیل بودن یا معرفی شده بودن که هیچ کدوم خوب نبودن
همکار دایی مرحومم،پسر فامیلمون رفیق صمیمیش بود پیج اموزشش رو تگ کرد منم چون رشتمون یکی بود از محتوای پیجش خوشم اومد فالو کردم یه روز استوری گذاشته بود بدون منظور ریپلای کردم و سریع پرسید ببخشید شما فلانی هستی تعریفتونو خیلی شنیدم😁منم گفتم آره خودمم چطور؟و دیگه ادامه پیدا کرد
این به بخش خیلی خیلی کوچیکی از این قضیه است
