یه بار تویِ یک جمعی بحث این بود
که صبرِ آدما چقدره، و کی تموم میشه...؟
یهو یکی از دخترا یه مثال خوبی زد که هنوز گوشه ذهنمه
و خیلی وقتا بهش فکر میکنم...
گفت:
دیدید وقتی موقع باز کردنِ یه گره یه پلاستیک رنگی
که دلت می خواد چند بار ازش استفاده کنی
اون گره به اصطلاح کور شده و هر چقدر باهاش ور میری باز نمیشه...
تا یه جایی تلاش میکنی و بعدش با خشونت پلاستیکُ پاره میکنی و محتویاتشو در میاری و میندازی یه گوشه؟
و بعدش اون پلاستیک وارد سطل زباله میشه!
مهم اینه وقتی صبر یه آدم سر برسه و بِبُره دیگه هر چقدرم
یه روزی واسش مهم بوده باشی
قیدتو که بزنه دیگه همه چی تمومه:)
مواظب کاسه صبر آدما باشید؛
مبادا بشکنه...!