2777
2789

چرا فکر میکنه همه چی پولیه ک برای من خرج میکنه؟

اصلا درک نداره که منو از سن کم با حرفاش با رفتاراش نابود کرده آخه چطور باید بفهمونم نابودم کرده،من بدترین ضربه رو توی سنی خوردم که الان داداشم هست ،چرا وقتی من اونموقع روانم بهم ریخته بود اصلا اهمیت نداد،چرا وقتی دید بچش توی سن کم افسرده شده براش مهم نبود؟این دو هفته به حدی فشار روم بوده که زدم به سیم آخر اتفاقایی ک اگر کسی مثل من بود تحمل نمی‌کرد،صبح با بحث بیدار شدم که مامانم میگفت تو مشکل روانی داری داری نامزدت رو سرکار میذاری!!!در صورتی که من تا وقتی خونه ام حالم بده میرم بیرون بهتر میشم،نامزدمم 

خبر داره از شرایطم،باز مامانم میگفت من نمیدونم تو میخوای پسر مردم رو بدبخت کنی تو مشکل روانی داری باید در جریان باشه بهش بگم😅

اون زمان که من گریه میکردم  زیر مشت و لگداش همش ۱۰ سالم بود الان داداشم با اینکه هر چی میخواد بدترین فحشا رو بهش میده هیچی نمیگه من بدبخت همیشه سکوت کردم ولی باز دردا برای من بود و روزی هزار بار میگه نمیخوام پسرم مثل این افسرده و روانی باشه سرم دیگه داره میترکه😪

که عشق از پیله های مرده هم پروانه میسازد

منم بابام پسر دوست بود منو خیلی عذاب داد برا همین منم از شهرمون میخوام برم دانشگاه شهر دیگه خسته شدم

باباها که دختر دوستن

❌❌❌اگه از طرف من درخواست دوستی واستون اومد یا باعث ایجاد مزاحمت شدم یا رفتار ناشایستی از من دیدین حتما به نی نی یار اطلاع بدین✅

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

منم بابام پسر دوست بود منو خیلی عذاب داد برا همین منم از شهرمون میخوام برم دانشگاه شهر دیگه خسته شدم

من دیگه روانم بهم ریخته خداشاهده حس میکنم هر لحظه دست به خودکشی میزنم،مامانم میخواست جدا شه تصمیم جدی گرفت دو هفته منو اذیت کرد با حرفاش که من طلاق میگیرم همه فامیل و آشنا متوجه تصمیمش شدن ،انقدر پیش من اتفاقایی ک نمیدونستم رو تعریف کرد حالم از بابام بهم میخوره الان آشتی کردن 

ولی من بدبخت من بیشعور من روانی حالم بده هنوز

که عشق از پیله های مرده هم پروانه میسازد

من جداگانه بدون اینکه به کسی بگم رفتم پشاوره یه خورده بهتر شدم 

در جوابشون هم که تخریبم میکردن میگفتم عین خودتون شدم چون منو خورد گردین اینطوری شدم 

من آینه ی رفتار خودتونم و این چیزا 

به نامزدت هم زیاد جزئیات رفتارها رو نگو 

‌اگه مجبور شدی فقط بهش بگو که یه مشکلی بود حل شد 

اگه نامزدت خوبه زودتر برید سر زندگیتون به خانواده ات هم وقتی دعوتت کردن سر بزن

من جداگانه بدون اینکه به کسی بگم رفتم پشاوره یه خورده بهتر شدم در جوابشون هم که تخریبم میکردن میگفتم ...

مشاوره تنها هم رفتم،هر کاری ک گفت میخواستم انجام بدم میگفتن کار اضافیه!

نامزدم منطقیه و درک میکنه همیشه،ولی مامانم واقعا اذیتم کرد با حرفش امروز میگفت اون گردنبندی که انداخته گردنت بده تا همه چی رو تموم کنم!!

که عشق از پیله های مرده هم پروانه میسازد

بابای من خیلی عصبیه بارها خواسته منو بکشه یا خفم کنه باهاش خیلی سردم اصلا پیشش نمیشینمدوزار پول میده ...

من ۳ سالم بود یه جوری کتک میخوردم که بدنم کبود میشد،تولد ۱۵ سالگیم چون حالم بد بود ی کوچولو گریه کردم صداش اذیتش می‌کرد یجوری زدم ک دندونام ک قفل شد هیچی گردنمم ضربه دید

که عشق از پیله های مرده هم پروانه میسازد

مشاوره تنها هم رفتم،هر کاری ک گفت میخواستم انجام بدم میگفتن کار اضافیه!نامزدم منطقیه و درک میکنه همی ...

مامانت حسودیتو میکنه 

با بابات عاقلانه حرف بزن بدون حضور مادرت 

بهش بگو من میخوام زندگیمو بکنم مامان نمیذاره میخواد به هم بزنه 

بگو من اگه برم خودتونم راحت میشید 

من ۳ سالم بود یه جوری کتک میخوردم که بدنم کبود میشد،تولد ۱۵ سالگیم چون حالم بد بود ی کوچولو گریه کرد ...

یواش یواش از باباهه پول بکن البته اگه امکانش هست 

جهازتو بخر و زودتر عروسی کن

مامانت حسودیتو میکنه با بابات عاقلانه حرف بزن بدون حضور مادرت بهش بگو من میخوام زندگیمو بکنم مامان ن ...

مامانم حسودی نمیکنه،اتفاقا همیشه کنارم بوده شرایط اذیتش میکنه حرفایی میزنه که اعصاب منو بهم بریزه 

چون افسرده ام توی این خونه نمیتونم شاد باشم میگه مشکل روانی داری پسر مردم رو بدبخت کردی چمیدونم من نمیخوام آه کسی پشت سرم باشه

که عشق از پیله های مرده هم پروانه میسازد

مامانم حسودی نمیکنه،اتفاقا همیشه کنارم بوده شرایط اذیتش میکنه حرفایی میزنه که اعصاب منو بهم بریزه چو ...

ای بابا چی بگم

اگه مادرت مشاوره نیاد و رفتار پایدار نداشته باشه که نمیشه

من ۳ سالم بود یه جوری کتک میخوردم که بدنم کبود میشد،تولد ۱۵ سالگیم چون حالم بد بود ی کوچولو گریه کرد ...

اخ آخ دقیقا خیلی بدههههه الهی بگردم

تازه اگر گریه میکردم محکمتر میزد 

تولد ۱۸ سالگیم از موهام گرفتم پرتم کرد تو حموم رفت چاقو بیاره ک سرمو ببره

هرگز هرگز نمیبخشمش 

جالبه اسپرم پدرم ضعیف بود اصلا نمیتونست بچه دار شه بعد ۱۰سال بچه دار شدن

البته اینم بگم من چون دخترم دوسم نداره :)

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز