وای چقدر مثل همیم
منم بدبختی توی یه خراب شده هستم باهاشون
منم شوهرم اکثرا پشت اوناست نهایت بخواد پشت من دربیاد میدونی چی میگه؟ میگه مادرمه چیکارش کنم😐😐
اوایل ازدواج هر روز خونمون بود باورت میشه؟ بعدازظهر تا شب!!!
اعتقادی هم به در زدن نداشت درو باز میکرد میومد توو!
یه بار اومد دید لباس خواب تنمه باورت میشه ابروی منو برد؟گفت رفتم خونش خجالت نمیکشه با لباس خواب بوده!!!!!
دقیقا توقع دارن هرکاری داره من برم مثلا برای مهمونی درصورتی که خودش برای مهمونیای من دقیقا موقع شام میاد!!
توقع داره وقتی مهمون میاد برم پایین پذیرایی کنم
وای دیوونم کردن
یه دختر مجرد دارن همش از ته دلم میگم کاش به یکی شوهر کنه که بره یه جا با خانواده شوهرش اونموقع بشینم نگاه کنم رفتارای اینا رو
الان تاپیک یکی به اخرم راجع به یکی از همین بدبختیام باهاشونه بیای بخونی همه رو گفتم
از دیشب مغزم ترکیده از دستشون