امروز رفته بودیم ویلا مامانم اینا سر سفره ناهار بچم خواست نوشابه بخوره شوهرم نزاشت بچه لج کرد شوهرم دعواش کرد بدجور بعد عصبی شد بچه رو زد هیچکس حتی خود من غذا نخوردیم شوهرم کوفتمون کرد الانم مامانم بدجور از دست شوهرم عصبیه میخواد بهش بگه دیگه بچه تو نگه نمیدارم
آخه من سر کار میرم بچمو اون نگه میداره
البته میگه تو خودتو ناراحت نکن شوهرت باید ادب شه