من یه خانواده ای و میشناسم که هر دختر یا پسری عروس و دومادشون شده یه جوری بدبخت شده، همشون یه سرگذشت تلخ دارن، هر کدومشون یا تو بیمارستان یا خیلی زود میمیرن خیلی ادمای عجیبین، راجب گذشته این خانواده هم اصلا چیزای خوبی نشنیدم راستش، شنیدم که پدر این خانواده خیلی سر دیگران کلاه گذاشته،
من خیلی اعتقاد به این موضوع ندارم که هرکی بیماره در گذشته ادم بدی بوده، نمیشه به همه لیبل چسبوند، ولی شاید این دردایی که ما هرکدوم به اندازه صبرمون میکشیم بدی هاییه که تو زندگی قبلی انجام دادیم یا گذشتگانمون انجام دادن. شایدم خدا ادمایی که درد میکشن و بیشتر دوست داره نمیدونم، چون ادم موقعی که درد داره بیشتر با خدا صحبت میکنه و بهش احتیاج داره و از هرزمانی نزدیک تره به خدا تا دنیای اطرافش
یه نظریه جالبی هست که میگه ما انقدر میمیرم و به دنیا میام و انقدر در میکشیم تا رشد کنیم و تو پاک ترین حالت به خدا برسیم
