دلم میخواس مث هم سن و سالم زید داشته باشم دغدغه هامو به صفر برسونم بتونم مث همه دوکلوم حرفی برا گفتن داشته باشم شاید بشه گفت دلم یه مامان میخواس مامان خودم نمرده ولی دلم یه مامانی میخواس که هرشب برام لالایی بخونه منو با معیار هایی که همه جا عادیه بزرگ کنه ازم یه مرد بسازه ولی خب انگار دنیا ب ساز من نمی رقصه مامانی بهم نداد که لالایی بخونه نینی به لالام بزاره عشق و محبت بده ا اونور من عشق و محبتی که دلم میخواد و ازش بگیرم ولی خب نشد ریدم پس مغزت دنیا که همچین مامانی دافیو ب من ندادی
دافای تهرانم ناموسا گنگن